یادداشتی از سهیل گوهری عضو شورای سیاستگذاری
چالشی به نام هسته سخت اصلاحات و شورای عالی سیاستگذاری
در مصاحبه اخیر دکتر حجاریان با «اعتماد» به موردی با عنوان هسته سخت اصلاحات اشاره شده و آن را راهبردی برای مقابله با جریان برانداز و حتی آفت داخل جریان اصلاحات دانستهاند.
در مورد این هسته ابتدای امر باید تکلیف جریان اصلاحات با نهادهای حال حاضر و تصمیمگیر مشخص شده و جایگاه آنها مورد ارزیابی قرارگیرد. به عنوان مثال باید بررسی کرد شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان که عمر آن به ۵ سال نمیرسد چه دستاوردی داشته و چه نقدهایی به آن وارد است. پس از آسیبشناسی تصمیم بگیریم این نهاد آیا باید منحل شود یا کارکرد آن تغییر کند البته تشکیل هسته سخت اصلاحات نباید منافاتی با این نهاد داشته باشد. پس در ابتدا بهتر است مشخص شود این نهاد که تاکنون ۲ انتخابات شورا و مجلس شورای اسلامی همچنین ریاستجمهوری دوازدهم را با موفقیت پشت سر گذاشته چه اشکالاتی در کارش بوده که با پیروزی نادیده گرفته شده؟ مثلاً تکلیف افرادی از احزاب مختلف که به رای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در خصوص لیست انتخاباتی شوراها تمکین نکرده و لیست انتخاباتی مجزا دادند در این شورا چه شده؟ آیا احزاب آنها مورد بازخواست قرار گرفتند؟ آیا با محدودیت در این شورا مواجه شدند یا کمافیالسابق به کار خود ادامه میدهند؟
در مورد هسته سخت به اصطلاح هرچه سختتر باشد و تعداد افراد آن کمتر باشد بهتر میتواند تصمیم بگیرد و مقبولیت بیشتری بین اصلاحطلبان دارد. نکته دیگر آنکه این حلقه در واقع میتواند شورای رهبری اصلاحات باشد و تصمیمات را از فردی و ریش سفید فردی به شیخوخیت شورایی تغییر دهد اما نکته مهم اینکه افراد این هسته چه شاخصههایی باید داشته باشند و در مورد شاخصها چه افرادی میتوانند تصمیم بگیرند؟ اینها ابهاماتی است که باید روشن شود در صورت بیپاسخ ماندن اینها اختلافات جدی بین اصلاحطلبان پیش خواهد آمد. نکته مهمی که دکتر حجاریان در مصاحبه خود به آن اشاره کردند مقابله این هسته با خطر میلیتاریسم خارجی و داخلی است که در صورت بروز این خطر نه فقط اصلاحطلبان که جریان با ریشه رقیب نیز میتواند در آن حلقه قرار گیرد. در جای دیگری مصاحبهای از ایشان منتشر شد که اشاره داشتند محال است بگذارند دولت به اصلاحطلبان برسد پس با این حساب و فرض درست بودن این فرضیه بهتر آن است که به جای هسته سخت اصلاحات عنوان آن را به هسته سخت عقلانیت تغییر دهیم. حضور افرادی چون ناطق نوری با اینکه به جناح اصلاحات منتسب نیست در این هسته میتواند راهگشا باشد. نکته مهم دیگر موضعگیری و نظرات ناشی از اعتقادات قلبی اصلاحطلبان در خصوص مسائل اجتماعی است و رابطه این گونه مسائل و دغدغهها با احزاب و هسته سختی که از آن صحبت میکنیم، مشکل دیگری که ممکن است با آن مواجه شویم فضای امنیتی است که در شرایط حساس ممکن است با آن مواجه شویم با تمام پیشرفتهایی که رسانههای جمعی همچنین فراگیری شبکههای اجتماعی داشته باز هم در چنین شرایطی امکان برقراری ارتباط با این هسته دچار مشکل میشود؛ کما اینکه بعد از اتفاقات سال ۸۸ و مساله حصر برقراری ارتباط با محصورین به کل قطع شد و با فضای پر چالشی که سپهر سیاسی ایران با آن دست به گریبان است هیچ تضمینی وجود ندارد دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم و این نیز از مشکلات احتمالی ارتباطگیری با آن هسته است.
قطع یقین زنده ماندن این جریان که سالهاست مورد بیمهری واقع شده و به رای و اقبال مردم نفس میکشد پاسخگویی و شفافیت در قبال همین مردم است و حق دارند در فضایی غیر از فضای پرهیجان انتخابات نظرات بزرگان اصلاحات را بشنوند. بهتر است هر تصمیمی هم قرار است گرفته شود بعد از پاسخگویی و واکنش بدنه جامعه نسبت به این پاسخگویی باشد.