یادداشت سید فرزاد سیفی عضو حزب ندای ایرانیان در روزنامه قانون
موسسه های مالی یا حیات خلوت پولشویی؟
موسسه های مالی غیرمجاز در سال های اخیر یکی از بزرگترین مشکلات بازار پولی و نظام بانکی کشور بودهاند و بانک مرکزی گاهی با سپردن تعهدات آنها به بانکها و موسسه های دیگر سعی در ساماندهی و مدیریت معضل مربوطه داشته که البته این کار فقط صورت مساله را پاک کرده است. برخی موسسه ها که بیشترین حجم تخلفات و سپرده های برباد رفته مردم مربوط به آنهاست از ادغام موسسه ها و تعاونی های غیر مجاز و دارای عملکرد غیر شفاف بهوجود آمده اند و پس از ادغام آنها نه تنها مشکل سپردهگذاران حل نشده بلکه افزایش یافته است. بخشی از این مشکلات ناشی از سوءمدیریت و بخشی نیز کلاهبرداری بوده است. از اینرو بسیاری از مردم به خصوص سپرده گذاران با این سوال مواجه اند که این موسسهها چطور به وجود آمده اند وچرا باوجود فعالیت درعرصه نظام بانکی کشور، تحت نظارت دقیق بانک مرکزی نبوده اند واگر بودهاند و فعالیتشان مجاز بوده چرا شاهد بروز این اتفاقات هستیم؟ این سوالات هنوز برای بسیاری شفاف سازی نشده اند. این نوشته سعی بر آن دارد که برخی سوالات پیرامون این موضوع را پاسخ دهد.
بیشتر موسسه های غیرمجاز بین سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ یعنی دولت نهم و دهم که بی انظباط ترین دوره مالی کشور بوده است تاسیس شده اند و با حمایت نهادهای خاص پا به عرصه نظام بانکی کشور گذاشته و مجوز فعالیت گرفته اند و با پرداخت سودهای نجومی و غیرقانونی سعی در ترغیب مردم و جذب سپرده های آنها کرده اند و تا حد زیادی نیز موفق بودند. سپردهگذاران نیز با وسوسه سودهای کلان که گاهی نرخ روزشمار بالای ۳۰ درصد نیز گزارش شده است و با این دلگرمی که فلان موسسه مالی وابسته به فلان نهاد خاص است با اعتماد کامل سرمایه خود را روانه آن موسسه ها کردند. در این بین بانک مرکزی نیز فقط به هشدار به مردم و تذکرهای شفاهی به موسسههای متخلف اکتفا کرد.مرکز پژوهش های مجلس در گزارش خود هشدار داده که چند موسسه غیر مجاز حدود ۱۳۳ هزار میلیارد تومان نقدینگی دارند که درصد قابل توجهی از کل دارایی سیستم بانکی کشور را شامل میشود. این مرکز در ادامه گزارش خود دلیل ادامه فعالیت موسسه های غیر مجاز را وابستگی برخی آنها به نهادهای غیرپاسخگو به بانک مرکزی میداند. در واقع این موسسهها به حیاط خلوت عده ای سودجو برای سوءاستفاده از سپرده های مردم و پدیده پولشویی تبدیل شده اند.
حال مالباختگان مدت ها است از روش های گوناگون از جمله راهپیماییهای خیابانی، تجمع مقابل شعبه های مربوطه، خرد کردن شیشههای ساختمان حراست بانک مرکزی و همچنین اعتراض مقابل ساختمان مجلس برای چندمین بار، سعی در جلب توجه رسانه ها و مسئولان ذیربط داشته و همواره کانون توجه رسانه ها بوده اند تا جایی که برخی مالباختگان از جمله سپردهگذاران موسسه کاسپین در یک حرکت نمادین با پوشیدن کفن نشان دادند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند!
در شرایط کنونی بهنظر میرسد بانک مرکزی قدرت لازم برای بازپسگیری و احقاق حق مالباختگان را ندارد و حال که چندده و شاید چندصد هزار خانوار ایرانی درگیر این موضوع شده و زندگی آنها تحت الشعاع این مشکلات قرار گرفته است باید مواظب بود که خوراک رسانه های معاند و دشمن انقلاب نشوند و از سه قوه انتظار میرود قاطعانه به این مساله ورود پیدا کرده و صرف نظر از وابستگی مدیران برخی موسسات مالی متخلف به چهره ها و نهادهای خاص، تمام تلاش خود را در جهت تنبیه متخلفان و بازپس گیری سپرده های مردم بهکار گیرند. همچنین از مسئولان محترم بانک مرکزی انتظار میرود با نظارت دقیقتر بازار پولی و نظام بانکی کشور را کنترل کنند و مانع از تکرار این شرایط تلخ بشوند.