یادداشتی از رضا شریفی
انتخاب شهردار با فیالبداههترین تصمیم
محمدعلی افشانی نامزد اختصاصی فراکسیون سوم شورای شهر یعنی اعتماد ملی با ۱۹ رای در مقابل یک رای حسینی مکارم و یک رای سفید، شهردار تهران شد. چنین رای قابل توجهی علیرغم اینکه وی به تعاملناپذیرترین نامزد مشهور بود بیانگر لابی سنگین و موفق فراکسیون اعتماد ملی در جلب نظر بلوکهای اول و دوم یعنی اتحاد ملت و کارگزاران و همچنین منفردین شورا بخصوص در مرحله فینال بود. البته نباید و نمیتوان از نقش اشتباهات پرتعداد دو بلوک دیگر در مراحل قبلی برای رسیدن گزینه اعتماد ملی به این پیروزی شیرین چشمپوشی کرد. به نظر میرسد رد پای این هماهنگی نهایی را میتوان در خارج از شورای شهر هم جستجو کرد جایی که پدرخواندههای اصلاحات با ارزیابی فرآیندی که تا امروز طی شده به این نتیجه رسیدند که انتخاب گزینهای که از یک سو مورد عنایت شهردار اسبق (قالیباف) است و از سوی دیگر مورد حمایت شهردار سابق (نجفی) میتواند آبرو و اعتبار آنها را بیش از پیش بر باد بدهد و در عین حال کش دادن این بازی خستهکننده هم چیزی بر اعتبار آنها نمیافزاید بنابراین تصمیم گرفتند برای پایان بخشیدن به روند انتقادها فعلاً روی خیرالموجودین اجماع کنند.
با این حال بررسی سیر فرآیندی که تا کنون طی شده این ظن را تقویت میکند که دستگاه فکری اصلاحطلبان دوباره به فیالبداههترین تصمیم تن داده بدون اینکه واقعاً فکر گام بعدی را کرده باشد و به تمام هزینههای احتمالی تصمیمی که گرفته شده فکر کرده باشند.
حزب کارگزاران در زمان بسته شدن لیست اصلاحطلبان بدون آنکه به بعد از پیروزی احتمالی فکر کند به طمع گرفتن امتیاز سرلیست، محسن هاشمی را وارد لیست کرد و عملاً دست خود را برای چانهزنی برای نامبرده روی موضوع شهرداری بست. انتخاب نجفی بدون بررسی نیمه عمر ماندگاری وی در سمتهای قبلی تصمیم اشتباه دیگری بود که با اجماع حاصل شد و البته شش ماه بعد با استعفای او که یک بار رد و دو روز بعد مورد قبول قرار گرفت تکمیل شد. انتخاب عجولانه معاون نجفی برای سرپرستی در حالی که اصلاحطلبان چند ماه قبل به خاطر لیست موسوم به املاک نجومی مانور تبلیغاتی زیادی به راه انداخته بودند کمحافظه بودن و تناقض رفتاری را هم در سیستم تصمیمگیری ایشان نمایان ساخت. در ادامه فرآیند انتخاب شهردار جدید در شرایطی آغاز شد که بلوک اتحاد تصمیم گرفت با آوردن ۵ گزینه خودی در همان ابتدا از ورود رقبا ممانعت کند و سپس بدون اینکه فکر احتمال ناموفق ماندن پروژه خروج حجتی از دولت باشد، شرایط استعفای توام با دلخوری گزینههایی مثل انصاری لاری را فراهم کرد و در نهایت با حضور گزینههای کمشانس در مرحله نیمه نهایی و مدیریت نامناسب آنها بازی ۵-۲ برده را ۲-۰ به سایرین واگذار کرد.
الان هم به نظر میرسد اکثریت اعضای شورا فیالبداههترین تصمیم را برای رهایی از مخمصهای که خودشان ساخته بودند گرفتند. با روایتهایی که از تعاملناپذیری و مدیریت خاص افشانی در سمتهای قبلی وجود دارد هیچ بعید نیست دو ماه دیگر ۱۶ نفر از همین ۱۹ نفری که امروز نام افشانی را در برگههای رای خود نوشتند به دلیل اختلاف بر سر اجرا نشدن مصوبات شورای شهر مجبور شوند زیر برگه استیضاح وی را امضا کنند و برای چندمین بار مصداق این ضربالمثل فارسی بشوند که هم چوب را میخورند و هم پیاز را.