شاخه جوانان و دانشجویان حزب ندای ایرانیان: برخورد با «مطهره گونه‌ای» و دیگر دانشجویان معترض در معرضِ اخراج نه انسانی و نه قانونی است/ ساکت کردن دانشگاه خطرناک است/ تعیین مصداق بندهای تعهدنامه کار دستگاه قضا است نه مسوولان دانشگاه

۰۱ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۸:۱۶ کد : ۵۴۰ اخبار مهم مواضع و بیانیه‌ها
این دست از اقدامات تنها موجب نا امیدی و سوق دادن سرمایه‌های گران‌قدر کشور به انزوا و مهاجرت خواهد شد؛ اگر مسوولان وزارت علوم و دانشگاه علوم پزشکی تهران دغدغه توسعه ایران را دارند، به‌جای سرعت بخشیدن به پدیده دانشجو فرستی، با سعه‌صدر پای صحبت و گفت‌وگو با سرمایه‌های این کشور نشسته و به‌جای اخراج، تهدید و محرومیت از تحصیل که جزو اساسی‌ترین حقوق شهروندان است، فضا را برای برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز دانشجویی فراهم آورده و فرصت سو استفاده را از سودجویان دریغ کنند.
شاخه جوانان و دانشجویان حزب ندای ایرانیان: برخورد با «مطهره گونه‌ای» و دیگر دانشجویان معترض در معرضِ اخراج نه انسانی و نه قانونی است/ ساکت کردن دانشگاه خطرناک است/ تعیین مصداق بندهای تعهدنامه کار دستگاه قضا است نه مسوولان دانشگاه

متن این یادداشت:
هفته گذشته، دو خبر موجب حیرت جامعه دانشگاهی کشور شد. دو اقدام غیرقانونی وزارت علوم که گویی جایگاه خود را با قاضی اشتباه گرفته و فرض کرده می تواند بر مسند قضا تکیه زند؛ اولی تصویری از تعهدنامه‌ای مرتبط با شرکت دانشجویان در تجمعات فضای حقیقی و مجازی و دومی اخراج دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران به نام «مطهره گونه‌ای» است.
متاسفانه این روزها همچنان شاهد تداوم سیاست تشکل زدایی و از معنا تهی کردن تشکل‌ها و گسترش آن از سوی وزارت علوم هستیم و می توان نحوه دعوت تشکل‌های دانشجویی هم سو و غیبت تشکل‌های منتقد در سخنرانی‌های رییس‌جمهور در دانشگاه‌های تهران، شریف و الزهرا را گواهی بر این ادعا دانست که با تهدید به اخراج دانشجویان منتقد و در شرف اخراج قرار گرفتن برخی، بیش‌ازپیش عیان شده است. گویی دولت سیزدهم فضای تک گویی را به گفت و گو ترجیح داده و می‌خواهد به‌جای شنیدن نقدهای گاهاً تلخ منتقدان، تنها صدای دوستان و هم سویان را بشنود و فراموش می‌کند صدایی که نمی‌خواهد در فضای محدود دانشگاه و به بهانه روز دانشجو و غیره شنیده شود، در جایی دیگر هوار شده و چون سیل بر سرش خراب می شود.
تعهدنامه‌ای که تصویر آن منتشر شد، مصداقی از نشنیدن، نگفتن و نفهمیدن است. موارد عجیب و خلاف قانون در مورد این تعهدنامه که مقرر شده از دانشجویان شرکت‌کننده در تجمعات حقیقی و مجازی گرفته شود بسیار است، اما یکی از موارد آن، موضوعی است که اساساً در انتهای روندی قضایی مشخص می‌شود؛ در انتهای بند دوم این تعهدنامه آمده: "اعلام می‌دارم که ضمن حفظ شان دانشجو در هیچ تجمع، فعالیت و اقدامی که در فضای عمومی و مجازی موجب اخلال در نظم و قانون شود شرکت ننمایم! "؛ اولاً هر اقدام و فعالیتی ممکن است موجب اخلال در نظم و قانون جامعه شود، از اعتراض به فساد و رشوه‌خواری تا فریاد برای گرفتن دزد یا حتی تصادف در بزرگراه؛ مسئله این است که ساحت کدام نظم و قانون را نباید و تا کجا نمی‌توان شکست.
دوماً در عصر رسانه و فضای مجازی که در عمل، هرکسی می‌تواند به سادگی هر چیز را به چیز دیگری بنُماید و تعبیر و تفسیر خود را بر آن تحمیل کند و تا تاییدیه یا تکذیبیه‌ای منتشر شود، تمام مرزها را درنوردد، این سخن در عمل معنایی جز حرف نزدن و هیچ کاری نکردن و منفعل بودن ندارد، مسئله این است که چه کسی، چه چیزی را به چه هدفی تعبیر و تفسیر می‌کند. مطابق قانون قوه قضاییه، تنها مرجع تشخیص نقض قانون، سوءنیت‌ها و حتی سواستفاده از قوانین است.
مورد عجیب‌تر اما بند سوم است که به‌موجب آن دانشجو متعهد می‌شود در صورت شرکت در هر تجمعی که سبب اخلال در نظم عمومی و قانونی شود، دست مسوولان دانشگاهی را برای هر اقدام قضایی و امنیتی باز گذاشته و کلیه تبعات آن را نیز بپذیرد! گرفتن چنین تعهدنامه‌ای خلاف عقل، دین و اخلاق است، نمی‌توان کسی را این‌گونه وادار به سلب اختیار و پذیرش عواقب آن کرد، آن‌هم در محیط دانشگاه؛ دانشجویی که اجازه فکر کردن، تشخیص دادن، پرسش و انتقاد را نداشته باشد به چه‌کار می‌آید؟ تغییر دادن مرزها وظیفه دانشجو و دانشگاه است.
نتیجه نهایی از همین حالا برای همگان مبرهن است. برفرض محال که مسوولان وزارت علوم توانستند با اقدامات پلیسی ازاین‌دست، فضای دانشگاه را آرام کنند اما آیا برگزاری تجمعات اعتراضی در محیط امن دانشگاه که در آن‌همه چیز تحت کنترل قرار دارد بهتر است یا در محیط بیرون از دانشگاه که هرکس می‌تواند در آن اعمال‌نفوذ کرده و هر اعتراض و تجمعی را از حالت مسالمت‌آمیز به رادیکال‌ترین شکل ممکن بدل کند؟ مسوولان وزارت علوم تنها به دنبال سلب مسوولیت و ایجاد حاشیه امنی برای خود بوده و این بدان معنا است که اتفاقات خارج از دانشگاه اهمیت چندانی برای آن‌ها ندارد.
اما خبر دوم که نه‌تنها جامعه دانشگاهیان را خشمگین کرده بلکه موجب بهت و حیرت تمام جامعه نیز شده، اخراج و پنج سال محرومیت از تحصیل در هر دانشگاهی برای مطهره گونه‌ای، دانشجوی سال آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران به دلیل "ایجاد بلوا و آشوب در دانشکده" و نیز در شرف اخراج قرار گرفتن تعداد دیگری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران است. اقدامی که نشان از عزم راسخ مسوولان وزارت علوم برای زهرچشم گرفتن از دانشجویان دارد و شخص مطهره گونه‌ای، تنها نخستین قربانی است.
اقداماتی ازاین‌دست نه‌تنها سبب نابودی زندگی شغلی یک فرد می‌شود، بلکه ازلحاظ روانی نیز او را در مرحله فروپاشی قرار می‌دهد. اتفاقی که برای مطهره گونه‌ای افتاد نه انسانی و نه قانونی است و وزارت علوم دولت سیزدهم با این اقدام نه‌تنها یاد و خاطره دانشجویان ستاره‌دار در دولت‌های نهم و دهم را زنده کرد و نشان داد که می‌تواند فضا را از آن دوران نیز سیاه‌تر کند، بلکه ثابت کرد از تاریخ و اتفاقات چند دهه گذشته نیز هیچ درسی نگرفته است.
در پایان؛ شاخه جوانان و دانشجویان حزب ندای ایرانیان تاکید می‌کند: همان‌طور که خداوند در آیه ۲۰ سوره عنکبوت در قرآن کریم می‌فرماید: «قُل سِیرُواْ فِی ٱلأَرضِ فَٱنظُرُواْ کَیفَ بَدَأَ ٱلخَلقَ ثُمَّ ٱللَّهُ یُنشِئُ ٱلنَّشأَةَ ٱلأخِرَةَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیء قَدِیر» این دست از اقدامات تنها موجب نا امیدی و سوق دادن سرمایه‌های گران‌قدر کشور به انزوا و مهاجرت خواهد شد؛ اگر مسوولان وزارت علوم و دانشگاه علوم پزشکی تهران دغدغه توسعه ایران را دارند، به‌جای سرعت بخشیدن به پدیده دانشجو فرستی، با سعه‌صدر پای صحبت و گفت‌وگو با سرمایه‌های این کشور نشسته و به‌جای اخراج، تهدید و محرومیت از تحصیل که جزو اساسی‌ترین حقوق شهروندان است، فضا را برای برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز دانشجویی فراهم آورده و فرصت سو استفاده را از سودجویان دریغ کنند.
شاخه جوانان و دانشجویان حزب ندای ایرانیان
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲

کلید واژه ها: دانشگاه حقوق دانشجویی