لویاتان
هیولای دولت
توماس هابز

هیولایِ دولت!
احتمالاً در گفتگوها و مباحث سیاسی بارها و بارها نام عجیب و غریب «لویاتان» به گوشتان خورده است. لویاتان در اصل به معنای هیولایی دریایی است که در اساطیر عهدِ عتیق از آن یاد کردهاند. امّا توماس هابز (1588-1679)، فیلسوفِ سیاسی انگلیسی، در کتابی با همین نام، از لویاتان استعارهای برای توصیف و تبیین دولت ساخت؛ که بعد از آن این نام واژهای مصطلح برای اشاره به اقتدار دولت شد. حال پرسش اینجاست که چرا هابز چنین استعارۀ مهیب و هولناکی برای توصیف دولت انتخاب کرده است؟
برای فهم این استعاره باید به تصویری توجه کرد که در آغاز کتاب لویاتان ترسیم شده است. در این تصویر شاهی وجود دارد که در یک دست عصای پاپ و در دست دیگرش شمشیر سلطنت قرار دارد که اشارهای به نزاع کلیسا و پادشاهی در اواخر سدههای میانۀ اروپا است. اما اگر در این تصویر دقت کنیم، آشکارا مشاهده میشود که بدن پادشاه – که نماد دولت است – در واقع از اجتماع مردم تشکیل شده است. هابز با این تصویر و آن استعاره به دنبال آن بود تا توضیح دهد که هیولای دولت از اِجماع همۀ مردم تکوین پیدا کرده و نباید در جدال پاپ و پادشاه دوپاره شود. دولت همان مردم است. این مردم هستند که با اتحاد و ائتلاف خودشان، به واسطۀ قرارداد اجتماعی، دولت را به وجود میآورند. به همین دلیل، برخلاف آن تصور اولیه، لویاتان مهیب نیست بلکه مقتدر است؛ اقتداری که ناشی از مردم و برای تامین حقوق ملت و منافع ملی است.