«برای کادر درمان؛ آنهایی که در سختترین لحظهها، ایستادند و پناه ما شدند»
محمد حسین شیخ محمدی

«برای کادر درمان؛ آنهایی که در سختترین لحظهها، ایستادند و پناه ما شدند»
محمد حسین شیخ محمدی
در روزهایی که صدای گلولهها خاموش شده، اما زخمها هنوز تازهاند و درد میکشند، قدردانی از آنان که بیهیاهو و بیادعا در دل بحران ایستادند، وظیفهای انسانی است. پزشکان و پرستاران ما، همان زمانی که همه در پی پناهی بودند، خود پناه شدند. ردای سفیدشان نهفقط نماد حرفهشان بود، بلکه نشان تعهدی بود برای نجات جان انسانها؛ تعهدی که با شهادت چهار تن از آنها، این روزها سنگینتر و مقدستر از همیشه شده است.
چه در دل جنگ، چه در اوج کرونا، همواره در خط مقدم ایستادهاند. همان هنگام که ویروسی تاجدار جان میگرفت و ترس کوچهها را فراگرفته بود، آنها حتی یک قدم عقب ننشستند. حالا هم که آژیر جنگ ساکت شده، اما درد و ویرانی هنوز ادامه دارد، باز هم هستند؛ استوار و خستگیناپذیر.
کارشان فقط درمان تن نیست؛ در دل ویرانی، تپش زندگی را حفظ میکنند. در تاریکی و آشفتگی، نوریاند گرم و واقعی؛ ایستاده، با وجود همهی فرسودگیها، بیمهریها و خستگیهایی که هر روز بیشتر میشود.
اگر قرار باشد از قهرمانان نوشت، باید از همینها گفت؛ قهرمانان بینامونشان که ستونهای زندگی این سرزمیناند. دنبال دیده شدن نیستند، اما سزاوارند که نامشان با احترام در حافظهی این سرزمین بماند. باید از آنها نوشت، از دل نوشت و با صدا خواند؛ چراکه تا دلهایی چون دل آنها میتپد، هیچ دشمنی نمیتواند ما را از پا درآورد و هیچ تاریکیای نمیتواند نورمان را خاموش کند. اینها قهرمانان بیتندیس ما هستند؛ یادآور آن چیزی که هنوز در این سرزمین زنده است: انسانیت.