علی ابراهیمی عضو شاخه جوانان تهران
آیا اجراى مفاد کرسنت در قالب IPC رافع مقدمه اى میشود که موجب ابطال این قرارداد از سوى دولت قبل شد؟
آیا اجرای مفاد کرسنت در قالب IPC رافع مقدمه ای میشود که موجب ابطال این قرارداد از سوی دولت قبل شد؟
میدان گازی داریم که گاز ترش دارد، این گاز بخودی خود بلا استفاده است و باید با ایجاد تاسیسات عظیم که هم هزینه بر و هم زمان بر هستند فرآوری شود تا قابلیت فروش داشته باشد و در مقایسه با گاز سایر میادین غیر اقتصادی و در صورت عدم بهره برداری باید گاز آن سوزانده شود.
برابر قرارداد کرسنت قرارشده بود طرف دوم سرمایه گذاری نماید تا این گاز فراوری و بر اساس قیمّت توافق شده بفروش برسد، دولت قبل با این استدلال که قیمت گاز پایین تعین شده آن را لغو کرد و همزمان فساد در قرارداد را ذکر کرد.
فساد در هیچ دادگاهی ثابت نشد و دولتی که آن را لغو کرد و اظهار داشت کرسنت ارزان فروشی است حتی یک مترمکعب را نه تنها گران نفروخت بلکه اصلاً ارزان هم نتوانست بفروشد.
نزدیک به ۱۰ سال است که گاز میدان سلمان را می سوزانیم و دودش به هوا میرود.
ابعاد ضرر ناشی از لغو کرسنت به گفته آقای نوذری وزیر نفت دولت احمدی نژاد به علت عدم استفاده از منابع این میدان و بیهوده سوزاندن آن در طول ۷سال کشور را از درامدی معادل ۳۱ میلیارد دلار کشور محروم کرد که رقم معادل یارانه کل جمعیت ایران در طول دوسال بوده است (این گفته مربوط به سه سال و اندی پیش است).
نتیجه رای حقوقی شکایت کرسنت در دادگاه هم اگر به ضرر ما باشد که محتملا هست و برخی از کارشناسان آن را معادل ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار اعلام می دارند ابعاد این زیان را بیشتر میکند
و اما در قالب IPC چگونه میتونیم کرسنت بهتری منعقد نمائیم؟
وزارت نفت میگوید در قراردادهای IPC ما بمنظور جذب سرمایه خارجی و انتقال تکنولوژی نوین بصورت دستمزدfreeبخشی از میزان تولید نهایی را بصورت بشکه یا مترمکعب یا هر معیار دیگر به عنوان هزینه و سود طرف سرمایه گذاری پرداخت میکنیم و چون قرارداد بلند مدت میباشد و درآمد خارجی از میزان تولید تأمین میشود،پس سرمایه گذار انگیزه وافری دارد که تکنولوژی نوین بکارگیرد.
و هم صیانت از ذخیره مخازن را تا در بلندمدت سود بیشتری بدست آورد.
من تمثیل ساده منافع این شکل قراردادها را با تمرکز به تبلیغات تلویزیونی نوعی کرم تولید داخل مشاهده کردم، وقتی حجم گسترده تبلیغات را مشاهده کردم و بر آن تمرکز نموده، احصاء کردم که اصولاً تولیدکننده هیچ رقمی برأی تبلیغات پرداخت نمی کند بلکه تبلیغات چی صرفاً درصدی از سود فروش را برمی دارد. لذا منافع آن در فروش بیشتر است و همین امر انگیزه او را برأی تبلیغات بیشتر موجب میشود.
پاسخ آیت الله هاشمی رفسنجانی در مورد سرانه بدهکاری مردم ایران تحت عنوان استقراض از خارج در دولت ایشان منافع این شکل قراردادها را برایم تداعی کرد. وقتی ایشان پاسخ دادند که سرمایه خارجی جذب شده را به خریدگندم نداده ایم که آن را خورده باشیم و حالا نگران بازپرداخت أصل و فرع آن باشیم بلکه همه سرمایه خارجی به گونه ای مصروف شده که از فروش محصول نهایی مورد سرمایه گذاری سود و سرمایه آنها بازپرداخت میشود و لذا آنها حتی در تداوم امنیت ما مشارکت میکنند.
علیهذا منافع ipc بر قرارداد های بیع متقابل رجحان داشته و حداقل سهیم کردن منافع سرمایه گذار خارجی در پروسه بلندمدت اکتشاف ، سرمایه گذاری و فروش است و بخصوص اینکه مقوله نفت بسیار سرمایه بر بوده و بخش خصوصی ما توان جبران نبود سرمایه گذارخارجی را هم از بعد تأمین سرمایه و هم تکنولوژی نوین ندارد و بخش های عمومی هم عملاً غیرخصوصی هستند و مسائل سرمایه ای آنها مبتلابه دولت است .
علی ابراهیمی