یادداشتی از کوروش الماسی پژوهشگر و عضو دفتر اقتصاد و توسعه

در روابط بین‌الملل نه منطق که اقتدار امور را مدیریت می کند

۱۹ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۶:۳۴ کد : ۸۲ اخبار مهم مقالات و یادداشت ها
در مباحث اخلاقی، بحثی وجود دارد پیرامون اینکه برخی امور یا پدیده‌ها در ذات خوب هستند و برخی امور دیگر به اعتبار امری دیگر و نه به ذات خود، خوب هستند. بر همین اساس در عالم سیاست و حاکمیتی هیچ موضوعی خوب یا بد نیست بلکه خوب یا بد بودن تمامی امور و پدیده های سیاسی به اعتبار یا به واسطه منافع ملی، خوب یا بد هستند.
در روابط بین‌الملل نه منطق که اقتدار امور را مدیریت می کند

در مباحث اخلاقی، بحثی وجود دارد پیرامون اینکه برخی امور یا پدیده‌ها در ذات خوب هستند و برخی امور دیگر به اعتبار امری دیگر و نه به ذات خود، خوب هستند. بر همین اساس در عالم سیاست و حاکمیتی هیچ موضوعی خوب یا بد نیست بلکه خوب یا بد بودن تمامی امور و پدیده های سیاسی به اعتبار یا به واسطه منافع ملی، خوب یا بد هستند.
چند سال پیش مقام معظم رهبری در دیداری با سفرای ایران که عازم ماموریت خود در دیگر کشورها بودند، فرمودند «نباید دچار خطای تشخیص شد». باید بگوییم که ریشه بیشتر چالش‌های داخلی و روابط خارجه تشخیص غیر کاربردی میدان کنش سیاسی توسط برخی صاحب منصبان و سیاست ورزان است. اینک به اعتبار اندیشه مقام معظم رهبری می‌توان ادعا کرد که ناکارآمدی، تنش‌آلود بودن، پر هزینه بودن، محقق نکردن منافع ملی و مخاطره آمیز بودن راهبرد سیاست خارجه بی شک حاکی از عدم تشخیص کاربردی میدان کنش سیاسی داخلی، منطقه ای و فرامنطقه‌ای توسط تحلیلگران، طراحان، تصمیم سازان و مجریان راهبرد سیاست خارجه است. اگر اندیشه رهبری مبنی بر اینکه «نباید دچار خطای تشخیص شد» را کمی توسعه دهیم، آنگاه می‌توانیم ادعا کنیم که دیپلماسی، به ساده‌ترین بیان، هنر کنش بر اساس تشخیص کاربردی میدان عمل (سیاسی) است. به باور نگارنده با این فرمول هر هدف سیاسی قابل محقق شدن است.
سنگ محک منافع ملی
منافع ملی، کاربردی و معتبرترین سنگ محک درستی و کارآمدی راهبرد روابط خارجه است. برخلاف تصور برخی اذهان آرمانگرا، متوهم و باریک بین؛ بنیاد روابط خارجه ایدئو لوژی، اعتقادات و آرمان‌های بسیار ایده آلیستی و غیر واقعی نیست. شفا‌ف‌ترین دلیل یا بنیاد روابط خارجه تامین انواع نیازهای اقتصادی، علمی، دفاعی، امنیتی، تجاری و... است. کشورها به دلیل اینکه خود در تامین و تهیه برخی نیازها اولیه ناتوان هستند، به ضرورت «مجبورند» برای برطرف کردن نیازهای خود با دیگر کشورها رابطه داشته باشند. ما نیاز به مواد غذایی، ماشین آلات صنعتی، فناوری، علوم گوناگون، داروها و... داریم و به منظور تامین اینگونه نیازها «به اجبار» باید با دیگر کشورها رابطه داشته باشیم. درستی یا نادرستی راهبرد سیاست خارجه متکی بر دستاوردهایی است که برای منافع و امنیت ملی حاصل می شود. بنا بر تجربیات و شواهد چند دهه اخیر می‌توان اذعان کرد که برخی مناسبات روابط خارجه آن گونه که انتظار می‌رود منافع ملی را محقق نمی‌کند و اینکه امنیت ملی را بسیار پر هزینه تامین می‌کند. بنابراین، پرهیز از تنش و داشتن روابط سودمند با دیگر کشورها برای کشوری که نیازهای فراوان دارد بسیارحیاتی است.
ترسیم راه روشن
رابطه ایران با آمریکا، موضوعی بسیار پیچیده، گسترده و عمیق با ریشه‌های تاریخی است. بنابر این پرداختن به این موضوع فقط اشاراتی بسیار سطحی به رفتار کاربردی و کم هزینه در مقابل آمریکاست. بسیار سودمند خواهد بود اگر در تحلیل ها و طراحی‌های راهکارهای سیاست خارجه به این موضوع کاربردی توجه شود که پدیده دونالد ترامپ علامت یا نشان افول آمریکا به عنوان ابر قدرت است.
دلسوزان در برخی محافل اظهارات و ارزیابی‌های سطحی در مقابل آمریکا ارائه می‌دهند. انکار یا عدم توجه به جایگاه اقتصادی، نظامی، تجاری، علمی و... آمریکا، موجب تحلیل های غیر کاربردی و ارائه راهکارها، طرح ها و راهبردهای غیر واقع بینانه و ناکارآمد که می‌تواند پیامدهای نامطلوب و پرهزینه برای کشور داشته باشد، می‌شود. بسیار حائز اهمیت است که وطن دوستان از اظهاراتی که بهانه‌های تبلیغاتی به دست آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و دیگر بدخواهان ایران زمین می‌دهد، پرهیز کنند و به فرمان مقام معظم رهبری که نباید دچار خطای تشخیص شد، توجه کنند.
موجودیت، زیست و فانی بودن تمامی پدیده های عالم هستی پیرو امری به نام منطق است. پدیده منطق محصول اذهان انسانی (به ویژه برخی سوداگران و آرمانگراهای رمانتیک سیاسی در کشورهای در حال توسعه) نیست. به عبارتی بسیار ساده منطق تبیین دلایل و چگونگی وقوع پدیده ها از جمله اجتماعی و سیاسی است. به باور نگارنده، به منظور دریافت درک کاربردی از اینکه چرا برخی روابط خارجه ناکارآمد و پرهزینه ای داریم باید به درک ساختار منطقی چیستی روابط خارجه مراجعه کرد.
در گذشته‌ها کشورهای مقتدر به کشورهای ضعیف حمله و بعد از شکست، منابع و دارایی‌های کشور مغلوب را به تاراج می‌بردند. دیپلماسی یکی از تولیدات خرد بشر به منظور کاستن ویرانی های جنگ و منطقی و کم هزینه تر کردن روابط بین کشورها است. مقام معظم رهبری درست گفتند، وقتی فرمودند نباید در برابر زیاده خواهی آمریکا کوتاه بیاییم.

ایران برجام را پذیرفت اما آمریکا کمترین اهمیتی برای برجام قائل نشد. به باور نگارنده و در تایید فرمایشات مقام معظم رهبری هیچ مذاکره ای بر سر توان دفاعی به صلاح و منفعت کشور نخواهد بود، به این دلیل ساده که آمریکا کوچک‌ترین اهمیتی به منافع و امنیت ایران نمی‌دهد. مذاکره (به ویژه با یاوه‌گویی‌های اخیر مایک پمپئو) با آمریکا جز تضعیف و از بین بردن امنیت کشور حاصل دیگری نخواهد داشت. خروج آمریکا از برجام و پیامدهایی که چنین اقدامی می‌تواند برای ایران داشته باشد، ایجاب می‌کند که اندیشه ها، اراده ها و راهکارهای ملی؛ اذهان و عملکرد تصمیم سازان و تصمیم گیران مدیریت کلان را هدایت کند. بنابراین، طرح یک پرسش به‌نظر ضروری می‌رسد، چرا نمی‌توانیم روابط سود‌مند و بدون تنش با دیگر کشورها داشته باشیم؟ یا به عبارتی ملزومات روابط بدون تنش و سودمند با دیگر کشورها چیست؟
ریزه‌کاری‌های جامعه ملل
در روابط بین‌الملل دشمن فراوان است اما دوستی دائمی وجود ندارد. برای پایداری و ثبات نظام، منافع و امنیت ملی، حیاتی است که راهکارها و راهبردهایی برای همزیستی مسالمت‌آمیز با دشمنان بالفعل و بالقوه کشور تدبیر و تدوین شود. راهبرد دشمن‌ستیزی در قبال دشمنان و دوستی پر هزینه، مقطعی و ناپایدار با برخی کشورها به هیچ وجه تضمین‌کننده پایداری و ثبات نظام و تامین منافع و امنیت ملی نیست. در جهان معاصر منافع نظام حاکمیتی تابع و برآیند منافع و امنیت ملی است. سیاست‌ورزانی که توانایی تشخیص و درک این واقعیت عملی و کاربردی را نداشته باشند، حیات سیاسی کوتاه همراه با دشواری‌های فراوان برای شهروندان خواهند داشت.
برخی اندیشه‌ها و آرمان‌های برآمده از هیجانات اولیه انقلاب در راهبرد سیاست خارجه باید به‌روز رسانی، کاربردی و واقع‌بینانه شوند. تحول در آرمان‌ها و اهداف بنیادین روابط خارجه و نه خرید گزاف حمایت از بازار بی اخلاق و ناپایدار عرصه بین الملل که در آن کشورها به راحتی حمایت خود را به هر کس که بیشتر پرداخت کند، می‌فروشند، لازم است. راهبرد اقتدار و تسلط منطقه‌ای ایران ضروری و توجیه پذیر است. اما شواهد زیادی نشان از این دارد که تاکتیک‌های حفظ اقتدار و تسلط باید به‌روز‌رسانی و کارآمد تر شوند. در مقطع فعلی بر خلاف دهه های گذشته تنش‌زدایی از طریق تفاهم، همکاری و برجسته کردن اشتراکات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و... کارآمد ترین راهکار به منظور اقتدار و تسلط منطقه ای هستند. تحول و به‌روزرسانی راهکارها، آرمان‌ها و اهداف سیاست خارجه نه فقط ضروری که حیاتی است.
اهمیت قدرت نرم

جهان دونالد ترامپ بسیار کوچک تر از جهان واقعی است. اما واقعیت امر این است که بنابر سازوکاری منطقی حاکم بر ظهور و افول ابر قدرت‌ها و شواهد فراوان و غیر قابل انکار تاریخی، کشور آمریکا فرایند افول خود را طی می‌کند و افرادی چون دونالد ترامپ، مایک پمپئو، جان بولتون و... پسماندها یا ضایعات فرایند افول آمریکا هستند. یکی از ویژگی های دونالد ترامپ که درصورتی که دیپلمات های ما از آن به درستی استفاده کنند، می توانند آمریکا را به‌طور بی‌سابقه ای خنثی کنند، این است که ترامپ و بیشتر افرادی که پیرامون خود جمع کرده است از «قدرت نرم» هیچ نمی‌دانند. دولت و شرکت‌های اروپایی (شاید بر خلاف تمایل شان) به دلایل گوناگون توان مقابله با مریکا را ندارند. بنابراین با در نظر گرفتن جمیع شرایط عملی، کارآمد و کم هزینه ترین راهکار مقابله با ترامپ، سرمایه گذاری روی افکار عمومی جهان است. باید با تدوین و اجرای یک سری اقدامات نرم ایران را حق و آمریکا را ناحق جلوه دهیم. در این مسیر می‌توانیم حتی مخالفان ترامپ در جامعه آمریکا را در عرصه‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... از جمله تیم مذاکره کننده هسته‌ای آمریکا را به بهانه‌های گوناگون به ایران دعوت کنیم. اندیشه مقام معظم رهبری مبنی بر «ما می‌توانیم» را می توان در بیشتر راهبرد ها، طرح ها، و راهکارهای دیپلماسی و اقدامات نرم، چون برپا کردن اجلاس صلح، دانشگاه صلح، سازمان صلح خاورمیانه در تهران و انجام انواع مراسم فرهنگی، علمی، ورزشی و با دعوت از شهروندان و نخبگان کشورهای همسایه و فرا منطقه‌ای در این مراسم عملیاتی کرد و از این طریق زمینه ساز تنش زدایی و صلح پایدار از طریق تفاهم، همکاری، درک و شنیدن دغدغه‌های یکدیگر باشیم. از طرف دیگر اختلافات ایران با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز هیچ توجیه منطقه‌ای ندارد. تنها و تنها کشورهایی که از اختلافات ایران و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس بهره برداری می کنند، رژیم صهیونیستی و کشورهای فرا منطقه ای که این اختلافات را ایجاد و مدیریت می‌کنند، هستند. نگارنده باور دارد ما می‌توانیم روابط بدون تنش، کم هزینه و سودمند با همه همسایگان داشته باشیم. مهم‌ترین مانع یا چالش روابط سالم و سودمند با همسایگان، نفوذ و اختلاف افکنی کشورهای استعماری فرا منطقه ای‌است. از طریق دیپلماسی نرم امکان پذیر خواهد بود تا با تفاهم، همکاری، اجماع و درک منافع و امنیت ملی توسط نخبگان داخلی و با برپایی اجلاس صلح خاورمیانه و مدیریت منطقی، خردمندانه و با محوریت منافع ملی عرصه سیاسی خاورمیانه را به طور اساسی به نفع کشورهای منطقه آرام و سالم کنیم.
با در نظر گرفتن منطق حاکم بر روابط بین الملل که مبتنی بر وجود کشورهای مقتدر و ضعیف است، نه تنها الزامی که حیاتی است که نه تنها در کشورهای همسایه بلکه در کشورهای فرامنطقه ای نفوذ داشته باشیم. اما باید پاسخی شفاف به پرسش هدف از روابط خارجه چیست ارائه دهیم. اینکه به منظور ایجاد و حفظ نفوذ در دیگر کشورها لازم است که ابزارها، طرح ها، راهکارها و راهبردهای نفوذ را به روز رسانی کنیم. برای مثال، با ایجاد واحدهای اقتصادی، مراکز علمی، فرهنگی و... در دیگر کشور حضور ایران را جذاب، توجیه پذیر و اجتناب ناپذیر کنیم.
اصول دیپلماتیک
در روابط بین الملل نه منطق که اقتدار امور گوناگون را مدیریت می‌کند. بنابر شواهد بسیار تاریخی استفاده از ابزار دیپلماسی روشی کم هزینه، کارآمد و پایدارتر از روش‌های سخت از جمله نظامی است. دیپلماسی تبلور درک و تشخیص کاربردی میدان کنش سیاسی اذهان بالغ، آگاه و وطن دوست است.

کلید واژه ها: برجام ترامپ