دکتر مهدی بهروش رئیس شاخه محیط زیست:
سخنی چند با جناب آقای کلانتری
به نام خدا
بقول شیخ اجل سعدی (خدایش رحمت کناد)
نباید سخن گفت ناساخته نشاید بریدن نینداخته
تأمل کنان در خطا و صواب به از ژاژخایان حاضر جواب
کمال است در نفس انسان سخن تو خود را به گفتار ناقص مکن
جناب آقای کلانتری گرامی اندر باب موضوعاتی که شما بیان نموده اید اگر در اینترنت بصورت "کلید واژه" جستجو نمائید به بسیاری مطالب از سال ها قبل تا کنون دست خواهد یافت که مطالب مورد نظر شما را با ادبیات و واژه های متفاوت بیان نموده اند. به همین دلیل بسیار نیکوست که واژه هایی که استفاده نموده اید همانند، تصمیمات خوب، استراتژی، حرکت، گوش سپردن از لحظا تحلیل واژه ها و گفتمان تعریف کنید.
اقای رئیس سازمان صحبت از فقر و توسعه پایدار نموده اید، فقر چگونه در جوامع بوجود آمده و گسترش می یابد، توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تأمین نیازهای اولیه زیستی انسان، دستیابی به عدالت اجتماعی، خودمختاری و تنوع فرهنگی و حفظ یگانگی اکولوژیکی، توسعه پایدار با رفع فقر، توجه به بهداشت و سلامتی و امنیت غذایی تعریف ارتباط مستقیم دارد و رشد هیچکدام بدون توجه به سوادآموزی امکانپذیر نیست. از نظر یونسکو، کسی که سواد خواندن و نوشتن دارد تنها بخش کوچکی از سواد لازم در قرن بیست ویکم را دارد. یونسکو تاکید می کند کسی را میتوان باسواد دانست که دارای سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانه ایی، سواد تربیتی، سواد رایانه ای، سواد عددی، سواد سلامتی، سواد تحلیلی، سواد نژادی، سواد بوم شناختی، سواد روانی، سواد اطلاعاتی، سواد بصری و سواد علمی باشد. امریکا از فردا تصمیم می گیرد دیگر گاز گلخانه ای تولید نکند آیا مشکلات و معضلات محیط زیست کشور حل می شود. چقدر سازمان محیط زیست در بخش آموزش و توانمندسازی گروه ها و جوامع محلی گام مثبت برداشته تا به مردم روستایی اهمیت محیط زیست را بازگو کند. جالب نیست مشکل را گردن فقر بیاندازیم و برویم. در دنیای امروز انتقاد بدون راهکار مهم تلقی نمی شود.
آقای رئیس سازمان آیا آماری دقیق و واقعی از میزان حیات وحش دارید که اینگونه راحت از ظرفیت اضافی سخن می گوئید. شاید منبع حرف شما آمارهایی باشد که از طریق سرشماری هایی حدودی و با میزان خطای محاسباتی بدست می آید (بحث بی احترامی به محیط بانان عزیز و زحمتکش نیست) آیا به آمار شکار مجاز و به ظاهر قانونی خود شکار غیرقانونی را نیز اضافه نموده اید. بهتر نیست همان گروه متخصصان که از نظرات آنها استفاده می کنید نظر بدهند که جمعیت اضافی را به مناطق مستعد و همخوان از لحاظ اکولوژیکی منتقل نمود تا هم جمعیت بیشتر حفظ شود و هم از لحاظ اکولوژیکی رشدی صورت بگیرد.
آقای رئیس سازمان محیط زیست، متولی سیاست گذاری و حفاظت از محیط زیست سازمان متبوع شماست که باید در خط مقدم حفاظت و حمایت از محیط زیست باشد آن نیز بصورت عملی نه تنها بصورت گفتاری. سخنی که در اینباره بیان نموده اید تناقض های بسیاری دارد. از ۸۰ میلیون ایرانی درخواست کمک می کنید اما از رویکردی که دیگر از سازمان های مردم نهاد و تشکل ها استفاده نمی شود سخن بر زبان می آورید و خود را تابع نظر گروه متشکل از متخصصان می دانید حال چند سئوال پیش می اید:
۱- ۸۰ میلیون ایرانی چه کسانی هستند؟ ۲- آیا سازمان های مردم نهاد و تشکل ها که براساس رویکرد جدید! کنار گذاشته شده اند آیا جز ۸۰ میلیون نفر ایرانی هستند یا خیر؟ ۳- آیا متخصصان مورد نظر شما صدای مردم، کارشناسان و کنشگران عرصه محیط زیست و جامعه شناسی محیط زیست را می شنوند؟ در کنار این مباحث، کافیست کمی به درون بدنه سازمان محیط زیست کشور نظری افکنید و بنگرید چگونه است سازمان محیط زیست نتوانسته مأمن حمایت و حفاظت از محیط زیست رنجور باشد. بحث اصلی دانش و سواد محیط زیستی افراد شاغل در سازمان است. دانش نه از جهت مدرک داشتن بلکه دانشی که محیط زیست را با گوشت و پوست خود لمس کند. دانشی که در صورت وجود خطری برای حیات وحش یا جامعه انسانی شب آسوده سر بر بالین نرود. در کنار این بحث است که می توانید از ۸۰ میلیون ایرانی درخواست همیاری نمائید.
آقای رئیس سازمان محیط زیست شما می فرمائید محیط زیست باید توسط ۸۰ میلیون ایرانی حمایت و حفاظت شود آیا سازمان بستر این فعالیت را آماده نموده است یا عصاره ۴ سال فعالیت آموزشی و توانمندسازی سازمان های مردم نهاد در دوره قبل آقای روحانی تنها کمپین بحث سه شنبه های بدون خودرو بود. اینگونه دست یاری دراز می کنیم و یا از افراد متخصص استفاده می کنیم. (با دوران ریاست جمهوری های قبلی کاری نداریم هرچند پرونده دولت های قبل بویژه نهم و دهم بسیار سیاه است)
آقای رئیس سازمان محیط زیست. بحث آب و ریزگردها از بیان صحبت، خطاب و عتاب گذشته است. درست است با واژه غلط "بحران" از آنها یاد می کنیم اما بحران به موضوعی می گویند که زمانی برای آن می توان متصور شد، آما ایا برای موضوعاتی از قبیل آب، ریزگردها، از بین رفتن تالاب ها و چشمه ها، انقراض گونه های جانوری و گیاهی، از بین رفتن ساحل ها بویژه سواحلی مرجانی با ارزش، فرسایش شدید خاک می توان از واژه بحران استفاده نمود. بیائیم کمی واقع بین باشیم. آیا زمان زمامداری خود بر حوزه کشاورزی یادتان رفته است که چگونه در جهت برداشت بیشتر توجهی به آب و خاک ننمودید. حالا آمار از فرسایش و هدر رفت اب و مسائلی از این قبیل می دهید. ایا فراموش کرده اید که بحث خودکفایی ها بخصوص خودکفایی گندم چه بلایی بر سر کشورمان آورد؟
صنایع آب خواه ما در مرکز ایران بنیان نهاده شده اند، این روشن تر از افتاب است. راهکار این بحث کجاست؟ آیا برای انتقال صنایع می توان اقدام نمود یا باید به همین وضعیت دهشتناک ادامه داد؟ و یا هنوز مجوزهایی در مرکز ایران صادر می شود. کارون و دیگر رودهای ما چرا قدرت خودپالایشی را از دست داده است؟ ایا سازمان محیط زیست آنقدر قدرت و توانایی ندارد که حق آبه رودها و تالاب ها را بگیرد؟
آقای رئیس سازمان در مورد دیگر موضوعاتی که بیان نموده اید صحبت نشود بهتر است. بقول حضرت مولانا (خدایش رحمت کناد) «صورت زیبا نمی آید به کار / / حرفی از معنی اگر داری بیار» سخن و انتقاد با ادبیات زیبا و عوام پسند با توجه به معضلات پیش روی محیط زیست حائز اهمیت و قابل تعمق نیست و سخن بدون راهکار این روزها خریدار ندارد. بهتر نیست از بدنه سازمان شروع نموده و فارغ از شخصیت وجودی هر کسی که قابل احترام است، افراد با دانش محیط زیستی را جایگزین افرادی کنید که دانش محیط زیستی ندارند. بهتر نیست از توان سازمان های مردم نهاد با دانش و با پشتوانه مردمی مشاوره و کمک بیشتری بخواهید. آیا وقت آن نرسیده که سازمان متبوع شما قویتر از قبل عمل نماید؟ بهتر نیست در کنارتسریع زمانی در جواب دادن به پروژها و درخواست مجوزها کیفیت ارزیابی و صدور مجوز ها را نیز بالا می بردید؟ آنوقت خواهید دید چگونه جمع کثیری از مردم سرزمینمان در جهت حمایت و حفاظت از محیط زیست بدون اینکه تصور کنند دولت نیز مسئولیتی دارد، بی می خیزند.
*مدرس دانشگاه و رییس شاخه محیط زیست حزب ندای ایرانیان