یادداشتی از کوروش الماسی پژوهشگر و عضو دفتر اقتصاد و توسعه
امنیت ملی بدون منافع ملی بی معنی است
صداقت، اراده، از خود گذشتگی، وطن دوستی، فهم مشترک، تلاش مضاعف، انسجام، همکاری بی منت و خالصانه و... مشابه آنچه در تیم ملی فوتبال شاهد آن بودیم، بی شک آن دسته از ویژگی های صاحب منصبان و سیاستورزان انتصابی و انتخابی هستند که میتواند راهگشای چالش های جدی مدیریت کلان باشد. چالشها و آسیب های اجتماعی در عرصه های گوناگون به ویژه اقتصادی، به سطحی رسیده که دیگر نمی توان به سادگی با انواع توجیهات از کنار آنها گذشت. نظرات و راهکارهای بیشمار به منظور تبیین و حل وفصل چالشهای گوناگون از سوی وطن دوستان در عرصههای گوناگون ارائه میشود. اما بنابر شواهد عینی از زیست شهروندان این راهکارها راهگشای چالش های ملی به ویژه اقتصادی و روابط خارجه نیستند. در این نوشته نگارنده تلاش دارد به پدیدهای (تاریخی) در عرصه سیاسی اشاره کند که یکی از عوامل مهم انواع چالش ها و آسیب های مدیریت کلان است. اینکه، وجود برخی سودگران که از کارآمدی، دانش، اراده، صداقت و... بسیار ضعیفی برخوردارند، در عرصه سیاسی موجب بسیاری از چالش های ملی است. این دسته از سوداگران سیاسی بهدلیل عدم برخورداری از ملزومات ضروری به منظور حضور در عرصه سیاسی، برای کسب اعتبار، مجوز و بقای سیاسی، خود را به نیروهای دفاعی نزدیک میکنند. طبق یک ایده بهجا مانده از دوران باستان نباید به شیفتگان قدرت اجازه داده شود به قدرت برسند. بلکه قدرت را باید به آنهایی واگذار کرد که علاقهای به قدرت ندارند. شیفتگان قدرت نمی توانند در راستای منافع ملی حرکت کنند. به گواه شواهد بی شمار تاریخی این افراد به منظور حفظ قدرت در صورت لزوم عملکردی مغایر منافع و امنیت ملی خواهند داشت. بنابراین، به منظور پیشگیری از حضور سوداگران سیاسی در عرصه مدیریت به واسطه نزدیکی به نیروهای دفاعی بسیار ضروری است تا ارتباطات سیاست ورزان با نیروهای دفاعی در چارچوب قانون باشد تا از این طریق نیروهای دفاعی وطن دوست از شر سوداگران سیاسی بی وطن مصون نگه داشته شوند.
روابط سیاست ورزان با نیروهای دفاعی
در جوامع بسیار پیچیده و بزرگ معاصر امری حیاتی است که نهادهای اجتماعی در عرصه های تخصصی خود (طبق قانون اساسی) فعالیت کنند. پدیده تخصص همزاد پیدایش جوامع بشری است. نظام اجتماعی بشر متکی بر این واقعیت است که به منظور پویایی و حل و فصل کم هزینه و بی دغدغه امور اجتماعی و انسانی هر شهروندی یک تخصص کسب میکند. از آنجاکه کسب تخصص مستلزم صرف زمان و تلاش چند ساله است افراد نمیتوانند بعد از کسب یک تخصص در امور دیگر کارآمد باشند. از اینرو، در صورتی که فردی در عرصه ای که تخصص ندارد دخالت کند تنها پیامدش آشفتگی، ناکارآمد، هزینه گزاف و ناکامی خواهد بود. بنابراین، باید تفاوتی ذاتی میان تخصص نیروهای دفاعی با تخصص سیاست ورزان را متصور شویم.
وظیفه نیروهای دفاعی
بنا به تعریف و طبق قانون، تخصص نیروهای دفاعی پیشگیری و خنثی کردن هر عاملی خارجی یا داخلی است که قصد آسیب یا تخریب (در هر شکلی) تمامیت ارضی، منافع و امنیت ملی را دارد. نیروهای دفاعی به منظور انجام وظیفه ذاتی و قانونی خود باید بدون «هیچ محدودیتی» به افزایش اقتدار عملیاتی خود بپردازند. بنابراین، تولید قدرت به منظور صیانت از تمامیت ارضی، منافع و امنیت ملی تنها و تنها وظیفه نیروهای دفاعی است. یکی از ویژگی های ذاتی و اجتناب ناپذیر نیروهای دفاعی آمادگی همیشگی برای جانفشانی در راه صیانت از وطن (تمامیت ارضی، منافع و امنیت ملی) است. جان فشانی در راه وطن به معنی عدم دلبستگی (فراوان) به امور دنیوی و مادی است. اما برخی سوداگران سیاسی آنگونه که در بالا اشاره شد، به منظور تحقق اهداف فردی و گروهیخود، نیروهای دفاعی را درگیر فعالیت های (سیاسی و اقتصادی) می کنند.
توصیه خاص
اهمیت عدم فعالیت های غیر تخصصی و غیر مرتبط با وظیفه ذاتی نیروهای دفاعی موجب شد تا چندی پیش مقام معظم رهبری بر عدم حضور نیروهای دفاعی در عرصه اقتصاد و سیاست تاکید داشته باشند. تبیین نکتهای پیرامون نظر مقام معظم رهبرای خالی از لطف نیست. اینکه پیامد اجتنابناپذیر فعالیت های سیاسی و اقتصادی دلبستگی شدید به امور مادی و دنیوی در پی خواهد داشت. یک عنصر بسیار بنیادی در فعالیت اقتصادی سود جویی و منفعت طلبی شخصی و گروهی (انواع واحد های اقتصادی) است. حال آنکه نیروهای دفاعی نباید در ایفای نقش خود به عنوان اصلیترین پاسداران منافع و امنیتملی، تمایلات فردی و گروهی داشته باشند. صیانت از وطن تنها و تنها توسط پاسدارانی که نه تنها هیچ گونه تمایلات فردی و گروهی ندارند بلکه والا ترین هدف خود را سربلندی، عزت، اقتدار و توسعه همه جانبه ایران می دانند، میسر است. معتبرترین و با ارزشترین الگو های نیروهای دفاعی باید پاسداران منافع و امنیت ملی باشند که در طول هشت سال جنگ تحملی و در طول تمام ادوار تاریخ کهن در راه پاسداری و پایداری ایرانزمین با ارزش ترین دارایی خود یعنی جان خود را نثار وطن کردند. نثار جان در راه وطن تناقضی آشکار و اجتنابناپذیر با دلبستگی فراوان به امور دنیوی و مادی داردکه پیامد غیرقابل انکار حضور در عرصه اقتصاد و سیاست است.
لزوم درایت
نیروهای دفاعی اقتدار، عزت، افتخار و عصاره غیرت و پایداری ملی هستند. در حالیکه سودگران سیاسی همانند علف های بیهود به هر طرف که باد بوزد تغییر جهت، مکان و چهره میکنند. بنابراین به منظور صیانت از منافع و امنیت ملی بسیار ضروری است تا نهادهای نظارتی و امنیتی از حضور سودگران سیاسی به مجلس و دیگر نهادهای حاکمیتی جلوگیری کنند. برای مثال همین سودگران سیاسی هستند که به منظور جلب رای دهندگان برای حضور مجدد در مجلس شورای اسلامی به اشکال و ترفند های گوناگون به قوم گرایی دامن می زنند و بی پروا در نهاد مجلس شورای اسلامی مروج اندیشه ها و عملکرد های متناقض و مخرب منافع و امنیت ملی هستند. نیروهای دفاعی به لحاظ طبیعی و منطقی باید در رفتار، اظهارات و اندیشه ها بهطور واقع بینانهای خشن و انعطاف ناپذیر (برخی مواقع کم انعطاف) باشد و در بروز و نشان دادن این احساسات کوتاهی نکنند. اما درعالم سیاست و اقتصاد بیشتر مواقع باید احساسات واقعی فعالان کتمان شود زیرا فقط حصول نتایج فردی و گروهی و نه ملی مد نظر است، به همین دلیل نشان دادن احساسات واقعی در برخورد با مخالفان یا طرفهای مذاکره ممکن است آنها را به اهداف مورد نظر نرساند. سوداگران سیاسی که حضور در عرصه های گوناگون مدیریتی را فقط مدیون نزدیکی به نیروهای دفاعی هستند، گاهی افرادی با صداقت، اخلاق و اعتقادات دینی ضعیف هستند، اینکه بهجای استدلال همیشه شعار می دهند، کم سواد، ناپایدار، بی برنامه و فاقد دستاورد ملموس و قابل سنجش در طول دوران انجام وظیفه هستند، به راحتی دچار آشفتگی احساسی میشوند، فاقد استقلال نظر هستند. حال آنکه نیروهای دفاعی به ضروت باید افراد منظم، با ایمان قوی، با اراده، با ثبات و... باشند. بنابراین یکی از آسیب های جدی نزدیکی سوداگران سیاسی به نیروهای دفاعی انتقال برخی ویژ گیهای نامطلوب سوداگران سیاسی به نیروهای دفاعی است.
توان دفاعی و منافع ملی
هیچ محدودیتی برای افزایش توان دفاعی کشور نباید وجود داشته باشد. هر فردی در هر جایگاه و با هر اعتقادی که مخالف افزایش بی چون و چرا و نامحدود نیروهای دفاعی باشد، درک و شناخت عینی و کاربردی از روابط بینالملل و بنیاد امنیت ملی ندارد. نیروهای دفاعی باید آنقدر مقتدر باشند که با هر عاملی که منافع و امنیت ملی را در هرنقطه از جهان تهدید کند، برخوردی کوبنده و پیشگیرانه داشته باشد. در جهان معاصر امنیت، رفاه، آرامش، منافع ملی تابع بی قید و شرط اقتدار ملی است. نیروهای دفاعی یکی از چهار ستون (وزارت آموزش و پرورش، وزرات علوم و تحقیقات، دستگاه اطلاعاتی و نیروهای دفاعی) اقتدار ملی است. هیچ وطن دوست آگاه به امور داخلی و خارجی نمیتواند آرزو یا هدفی جز اقتدار هر چه بیشتر نیروهای دفاعی را داشته باشد. به باور نگارنده فقط عناصر غیرخودی با اهداف بسیار مشکوک موجب کند شدن روند افزایش اقتدار نیروهای دفاعی میشوند و سوداگران سیاسی که تنها شانس خود برای حضور در عرصه سیاسی را نزدیک شدن به نیروهای دفاعی تلقی میکنند از این امر حیاتی که تخصص نیروهای سیاسی (نرم) شناسایی دشمنان و تعیین زمان برخورد با دشمنان و تخصص نیروهای دفاعی پیشگیری و خنثی کردن دشمنان از طریق افزایش قدرت بازدارندگی سخت است هیچ درکی ندارند. نیروهای دفاعی و امنیتی ضامن تحقق منافع و امنیت ملی هستند. هیچ سیاست ورز یا سوداگر سیاسی حق ندارد به منظور تحقق اهداف فردی و جناحی از نیروهای دفاعی و امنیتی استفاده ابزاری کند. بیشک امنیت ملی بدون منافع ملی بی معنی و غیر کاربردی است. سنگ محک دستاوردهای امنیت ملی، دستاوردهای منافع ملی است.