یادداشتی از کوروش الماسی پژوهشگر و عضو دفتر اقتصاد و توسعه
در پاسداشت استعفا
در عالم سیاست مبنای نقد کاربردی و صادقانه سیاسی، عملکرد قابل ارزیابی و ملموس سیاست ورزان و صاحب منصبان است.
وقتی خرابی یک میوه به سطح می رسد دیگر نمی توان با انواع توجیهات آنچه دیده می شود را انکار یا نادیده گرفت. شرایط معیشتی شهروندان، اقتصادی، روابط خارجه، سیاسی، آموزشی، بهداشت و درمان، صنعت، تجارت، فرهنگ و... بطور بی سابقه ای ناکارآمد و غیر کاربردی است. اینکه تنها و تنها عامل این همه چالش در عرصه های گوناگون که زیست بسیاری از شهروندان را ناممکن و یا دشوار کرده، مدیریت کلان است. حاکمیت به طرز خطرناکی فقر و مستضعفان ناشی از ناکارآمدی مدیریت کلان را نمی بیند. اینکه بخشی از مدیریت کلان دولت و شخص رئیس جمهور است.
نگارنده باور دارد شخص رئیس جمهور فردی وطندوست است. اما در عالم سیاست توانایی و کارآمدی سیاست ورزان در صیانت و تحقق منافع و امنیت ملی مقدم و مهم تر از احساسات صرف افراد نسبت به وطن است.
واقعیت عینی عرصه سیاسی این است که میان اجزاء، عناصر و نهادهای حاکمیت درک مشترکی پیرامون ریشه های گوناگون و اینکه با کدام راهکارها باید با این همه چالش در عرصه های گوناگون مقابله شود، وجود ندارد. و همین فقدان درک مشترک پیرامون ریشه ها و راهکاهای ممکن برای مقابله با انواع چالش های ملی، حال و آینده کشور را در معرض مخاطرات بالقوه و بسیار جدی قرار داده است. باید گفته شود نحوه مدیریت کلان فعلی، بی شک کشور را بسوی مخاطرات غیر قابل پیش بینی، غیر قابل کنترل و جبران ناپذیر پیش می برد.
بنابر شواهد و دلایل پنهان و آشکار بسیار از عرصههای اقتصادی، روابط خارجه، سیاست داخلی و... رئیس جمهور موفق نبوده است (یا درست تر اینکه نخواسته / نگذاشته اند موفق شود). بنابراین، به صلاح کشور خواهد بود که آقای روحانی استعفای خود را تقدیم مقام معظم رهبری کند. آنگاه رهبری موقتاً فردی کارآمد تر که مورد تایید ایشان باشد را برای مدیریت کشور تا انتخابات ۱۴۰۰ برخواهد گزید. بزرگترین مزیت حمایت همه جانبه مقام معظم رهبری از فردی کارآمد برای جایگزینی آقای روحانی این است که گزینه رهبری مخالفان بی شمار، غیر منصف، منفعت طلب، کم سواد و مغرض نخواهد داشت و در آرامش و حمایت های همه جانبه به حل و فصل چالش های متعدد و گوناگون کشور و نظام خواهد پرداخت.
آقای روحانی در مجلس در مورد دلایل جهش نزولی فاجعه بار وضعیت اقتصادی و موانع گوناگون و متعدد حل و فصل چالش های بی سابقه در عرصه های گوناگون به ویژه معیشتی و اقتصادی حرف قابل پذیرش و قابل درکی ارائه نکرد. هیچ واژه، بیان یا نکته ای که حاکی از بهبود شرایط کابوس وار و حل و فصل چالش های ملی در عرصه های گوناگون داشته باشد در سخنان رئیس جمهور دیده یا شنیده نشد. سخنان رئیس جمهور در مجلس حاوی هیچ امیدی برای شهروندان کاملاً ناامید نبود. آقای روحانی در مورد فاجعه اقتصادی، روابط خارجه پرهزینه با اهداف مبهم و.... هیج دلیل و راهکار خرد پذیر و امیدوارکننده ای ارائه نکرد یا نتوانست ارائه کند.
استعفای رئیس جمهور دو پیامد بسیار مثبت برای کشور خواهد داشت: ۱- مخالفان پشت پرده (و عوامل آشکار آنها) روحانی فرصت ورود به میدان عمل و اجرا را پیدا می کنند. میدان عمل و اجرا یعنی رو در روی مردم (شهروندان) قرار گرفتن. رودر روی مردم قرار گرفتن یعنی خود را در جایگاه پاسخگو بودن به شهروندان و در معرض قضاوت عموم گذاشتن. سیاست ورزان در میدان عمل و اجرا لاجرم دو سرنوشت خواهند داشت. محبوب و پایدار خواهند ماند یا منفور و حذف (رئیس دولت های نهم و دهم و...) خواهند شد.
عدم موفقیت افراد از جمله سیاست ورزان ممکن است دلایل بی شمار داشته باشد، اما مبنای قضاوت شهروندان در مورد صاحب منصبان دست آوردهای ملموس و قابل ارزیابی است. واقعیت این است که دست آوردهای آقای روحانی در عرصه های گوناگون حاکی از این است که رئیس جمهور در مقابله، ترغیب و همراه کردن مخالفان پنهان و آشکار و نیروهای گوناگون سیاسی و اجتماعی با منافع متناقض، ناتوان بوده است.
روند وقوع امور در عالم هستی از جمله امور اجتماعی و سیاسی از یک منطق فرا انسانی و طبیعی پیروی می کند. استعفای رئیس جمهور اجازه خواهد داد تا دست غیب منطق حاکم بر روند وقوع امور اجتماعی و سیاسی آنچه لازم و صحیح است انجام گیرد و اینکه سیاست ورزانی که ویژگی های لازم برای مقابله با انواع چالش ها را دارند، ایجاد کند.
مدیریت کلان کشور بهطور بی سابقه ای نیازمند افراد خردمند، وطن دوست و نخبگانی است که چیستی، اهمیت و ضرورت صیانت و تحقق منافع و امنیت ملی را درک می کنند. مدیریت کلان دشنه انسجام برآمده از همکاری همه دلسوزانی است که به سربلندی، اقتدار، عزت و توسعه ایران می اندیشند. در مقطع فعلی ایران زمین نیازمند همکاری و نه رقابت های ویران کننده میان سیاست ورزان و صاحب منصبان است.