سعید نورمحمدی: بنای ندای ایرانیان همراهی با اصلاح‌طلبان و حرکت در درون جبهه اصلاحات و اصلاح فرایندهای آن است

۰۱ دی ۱۳۹۷ | ۱۰:۴۴ کد : ۲۰۰ اخبار مهم
ادامه همکاری ندا با شورای عالی بخشی منوط به این خواهد بود که ببینیم چقدر جبهه اصلاحات در این فرآیند درونی قابل اصلاح است.
سعید نورمحمدی: بنای ندای ایرانیان همراهی با اصلاح‌طلبان و حرکت در درون جبهه اصلاحات و اصلاح فرایندهای آن است

ندای ایرانیان: ندای ایرانیان وارد پنجمین سال فعالیت خود شده. هرچند انسداد سیاسی با تحرکات ندای ایرانیان پایان گرفت اما موجی از انتقادات و تهمت‌های غیرواقع موانعی را بر سر مسیر ندای ایرانیان ایجاد کرد. بااین‌وجود ندای جوان، به پختگی رسیده و به بالندگی خود در تارک سیاسی ایران با اتکا بر جوانان می‌اندیشد. برای بررسی آغاز تا به امروز «ندای ایرانیان» با سعید نورمحمدی، عضو شورای مرکزی ندا به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

*حدود ۵ سال از تشکیل حزب ندای ایرانیان می‌گذرد، عملکرد این حزب را درگذر زمان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من از دو زاویه به عملکرد حزب نگاه می‌کنم. یکی نگاه ایده آل و یا به عبارتی آنچه آرزو داشتیم به آن برسیم. دوم با نگاه واقع‌گرایانه و یا بر اساس محدودیت‌ها و پتانسیل‌های واقعی که داشتیم. شاید از نگاه اول هیچ‌یک از مؤسسین اولیه حزب که گاهی باهم صحبت می‌کنیم راضی نیستیم. بین آنچه می‌خواستیم و آنچه که هستیم فاصله خیلی زیادی است اما بر اساس نگاه دوم که نسبی ست می‌توانم بگویم بر اساس آنچه داشتیم و آنچه که واقعیت سیاست در ایران است و آنچه برای حزب ندا پیش آمد، نسبتاً موفق بودیم.


*به موانعی که در مسیر حرکت ندای ایرانیان به وجود آمد اشاره کردید، این موانع از چه جنسی بود؟
از روز اول و یا حتی قبل از تشکیل رسمی، ندای ایرانیان مورد هجمه و حمله دوستان اصلاح‌طلب بود. یادداشت می‌نوشتند و اتهام می‌زدند. در خفا و آشکار تخریب می‌کردند. سراغ اعضای حزب می‌رفتند و با تمام وجود تلاش می‌کردند برای جدا شدن از حزب تشویقشان کنند. ماه‌های اول تشکیل تا کنگره اول حزب چنان فضای مسمومی علیه حزب و اعضا درست کرده بودند که خیلی از افراد عضو حزب جرات نمی‌کردند بگویند عضو ندا هستند. جلوتر که آمدیم و درخواست عضویت در شورای هماهنگی احزاب را دادیم برخی از دوستان که قبلاً با برخی از ما هم‌حزبی بودند تمام تلاششان را کردند که ما عضو شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب نشویم. شاید اگر یک‌زمانی در تاریخ بگویند یک‌زمان در جبهه اصلاحات مجموعه جوانی پا به عرصه گذاشت که بسیاری از جوانانش از شناخته‌شده‌ترین جوانان جریان بودند و اعلام کرد که ما اصلاح‌طلب هستیم و می‌خواهیم عضو شورای هماهنگی باشیم و در مقابل برخی در جلسات شورای هماهنگی تمام تلاششان را می‌کردند که بگویند این‌ها اصلاح‌طلب نیستند و نفوذی هستند، از این حجم کم‌ظرفیتی متعجب شوند؛ اما برای ما اتفاق افتاد. جلوتر که آمدیم و به انتخابات مجلس و اولین انتخابات بعد از تأسیس حزب رسیدیم تمام اعضای حزب به‌جز ۳ نفر رد صلاحیت شدند. تصور این‌که از بین ۱۰۰ عضو حزب در سراسر کشور ۹۷ نفر رد صلاحیت شوند برای یک حزب تازه تأسیس واقعاً سخت است. من فکر می‌کنم هر یک از این اتفاقات به‌تنهایی برای یک حزب دیگر پیش می‌آمد معلوم نبود که بتواند ادامه دهد؛ اما شما امروز می‌توانید جایگاه حزب ندا را در بین احزاب اصلاح‌طلب ببینید. چه کسی ست که منکر این باشد که امروز یکی از قوی‌ترین و توانمندترین احزاب ایران، حزب نداست؟ وضعیت حزب در شوراهای شهر، در شورای عالی اصلاح‌طلبان، در اثرگذاری تصمیمات سیاسی که تمام‌قد وارد می‌شود، توان تشکیلاتی و کمیت و کیفیت نیروهای تاره وارد به عرصه سیاست، از ندای ایرانیان یک حزب ویژه ساخته است. گرچه حتماً راضی‌کننده نیست اما با توجه به محدودیت‌هایی که داشتیم می‌توانیم به این ده بیش از امروز امیدوار باشیم.


*باوجود تمام موانعی که پیش روی ندای ایرانیان وجود داشت اما شاهد هستیم که ندای ایرانیان بر پای خود ایستاده است به‌عنوان فردی که از ابتدا تلاش‌های زیادی برای پاگیری ندا انجام دادید نقاط قوت و ضعف ندا را در چند سال گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟
فکر می‌کنم بزرگ‌ترین ضعف و تهدید و درعین‌حال نقطه قوت و فرصت حزب ندای ایرانیان، جوان بودن حزب است. بالاخره در یک مجموعه‌ای که میانگین سنی اعضای آن زیر ۴۰ سال است و درعین‌حال سیاستِ آن باز کردن درهای حزب به روی همه افراد داوطلب فعالیت و ایجاد بستر برای شکوفا شدن استعدادهایشان است، شما نمی‌توانید انتظار رفتارهای سنجیده و پخته از همه اعضا داشته باشید. نمی‌توانید انتظار سازمان مجاهدین انقلاب و بهزاد نبوی بودن از تمام اعضا داشته باشید. در این مدت کم پیش نیامده که انرژی دبیر کل، رئیس شورای مرکزی و سایر مسئولین ارشد حزب صرف حل تعارضات درون‌حزبی شود. به این، انتظارات اعضای حزب از یکدیگر در فرایندهای حزبی، انتظار در رشد و پیشرفت سیاسی و کاری را هم اضافه کنید که در برخی جاها باعث کم شدن انگیزه اعضایی می‌شود که به دلیل کم‌تجربه بودن واقعیت‌های سیاست در ایران را به‌درستی نشناخته‌اند. البته هر چه جلوتر هم آمدیم هماهنگی، صبوری و البته پیوندهای عاطفی بین اعضا هم بیشتر شده است. این جوانی درعین‌حال که می‌تواند تهدید باشد و نیاز به مراقبت خیلی زیادی دارد، درعین‌حال فرصت منحصربه‌فردی ست که هر مجموعه‌ای ندارد. در این چند سال بیشتر از تمام دوران فعالیت‌های سیاسی قبلی نیروهای نخبه و توانمند شناختیم که پیش‌ازاین فرصت ظهور و بروز علنی در فضای سیاسی را پیدا نکرده بودند. شاید خیلی از نیروهای سیاسی از بین اعضای ندا تعداد محدودی را بشناسند اما من به جرات می‌توانم آنچه پشتوانه ندای ایرانیان است، مجموعه توانمند، بااستعداد، نخبه و خلاقی ست که در هیچ مجموعه دیگری نمونه‌اش وجود ندارد. به هر دلیلی که البته ضعف و در برخی جاها سیاست حزب بوده خیلی از این چهره‌ها در حال حاضر درست به افکار عمومی معرفی نشدند؛ اما در این حد از من بشنوید که امثال مهدی مزروعی و ابراهیم صبوری و امیر شهلا در حزب کم نیستند.


*مهم‌ترین تصمیمی که طی این دوران گرفتید چیست و اگر به عقب برگردید در مورد کدام تصمیم تجدیدنظر می‌کنید؟
در حزب ندا خاطرم نیست تصمیم اشتباهی گرفته باشیم. جایگاه حزب در افکار عمومی و در بین اصلاح‌طلبان هم نشان‌دهنده این هست که چطور حزب توانست از آن فضای مسمومی که علیهش ایجادشده به‌سلامت و سربلندی عبور کند. این هم میسر نبود جز با پرهیز از تصمیمات احساسی و واکنشی و اتخاذ تصمیمات منطقی. ممکن است یک عضو حزب به صفت فردی یکجایی رفتار اشتباهی داشته باشد ولی این معنایش تصمیم حزبی نیست. به نظر من تصمیمات کلان شورای مرکزی، دفتر سیاسی و سایر ارکان حزب در این مدت پخته و حساب‌شده بوده است. البته از آقای یونسی و کیهانی سؤال کنید می‌گویند در انتخابات مجلس گذشته حزب نباید مجوز ثبت‌نام در انتخابات را به همه اعضا می‌داد و حمایت از اعضا را منوط به تائید صلاحیت می‌کرد. نتیجه‌اش این شد که بهترین نیروهای حزب مهر رد صلاحیت در پرونده‌شان ثبت شد. دوستان معتقدند در آن زمان باید ثبت‌نام را فقط برای گزینه‌های اصلی‌مان مجاز می‌کردیم. در این مورد واقعاً من نمی‌دانم اگر اجازه ثبت‌نام را نمی‌دادیم آیا باعث مسئله‌دار شدن تعداد زیادی از اعضا نمی‌شد که تا ابد این انتقاد در ذهنشان می‌ماند که در شرایط رد صلاحیت‌های گسترده، ما امکان تائید و رفتن در لیست را داشتیم و حزب مانع شد! من واقعاً نمی‌دانم در این مورد مصلحت و منفعت کدام مورد برایمان بیشتر بود. برای همین مطمئن نیستم به گذشته برگردیم تصمیم دیگری غیرازاین می‌گرفتیم.


*اجازه دهید به مسائل جاری جریان اصلاحات بپردازیم، شورای عالی سیاست‌گذاری به‌رغم برخی تجربه‌های تلخ و انتقادها از عملکرد این شورا مجدداً فعالیت خود را آغاز کرده است. ندای ایرانیان چه موضعی نسبت به تصمیمات شورای عالی دارد؟
اولین تصمیم و اقدام حزب بعد از دریافت مجوز اولیه از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، درخواست پیوستن به شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب بود. درواقع از ابتدا، بنای ندای ایرانیان همراهی با اصلاح‌طلبان و حرکت در درون جبهه اصلاحات و تلاش برای تقویت و اصلاح درونی جریان بود. کاری به رفتار و واکنش دوستان در قبال درخواست رسمی حزب را ندارم، اما در تمام انتخابات گذشته هم دیدید که حداکثر همراهی را با سایر اصلاح‌طلبان داشتیم. از این سیاست هم پشیمان نیستیم. شاید بیشتر انتقاد را هم به خودمان داشته باشیم که در این مسیر باید بر روی عملکرد کلی اصلاح‌طلبان اثرگذاری بیشتری می‌داشتیم. البته انصافاً اثرگذاری ندا را هم در این مدت نمی‌توان انکار کرد. شاید الآن خنده‌دار به نظر برسد؛ اما یکی از حملاتی که در ابتدای تأسیس به حزب شد، این بود که چرا ۵ نفر از اعضای حزب در مراسم عید دیدنی با رهبر انقلاب حضور داشتند؛ اما امروز می‌بینید که اکثر اصلاح‌طلبان بدشان نمی‌آید در مراسم‌های بیت رهبری حضورداشته باشند. من نمی‌گویم که این تغییر رویکرد، به‌واسطه حزب ندا بوده، اما حتماً ندا در شکستن فضا و تغییر رویکرد اصلاح‌طلبان پیش‌قراول بوده است؛ اما بازهم این‌ها کفایت نمی‌کرد و ما باید مؤثرتر عمل می‌کردیم. ما نهایت همکاری و همراهی را با اصلاح‌طلبان داشتیم تا یک اتفاق غیرمنتظره و شوکه کننده پیش آمد. آن‌هم انتخابات شورای شهر تهران بود. پیش از انتخابات شورای شهر اصلاح‌طلبان در شورای عالی سیاست‌گذاری نشستند و بین خودشان سازوکاری را برای تعیین کاندیداهای شورای شهر تعیین کردند. یک امتیازبندی برای تعیین کاندیداها طراحی کردند و یک کارگروه از اصلاح‌طلبان مسئول این امتیازبندی شد. نتایج این امتیازبندی برای ما غیرقابل‌باور بود. اعمال‌نفوذ چند حزب و گروه برای گذاشتن اعضا و افراد نزدیک به خودشان در بین ۱۵۰ گزینه نهایی، عملاً چیزی از آن توافق به‌جا نگذاشت. به‌عبارت‌دیگر اصلاح‌طلبان به تفاهم درونی خودشان هم پایبند نماندند و در مراحل بعدی هم دقیقه همان کاری را کردند که سال ها انتقادش را به شورای نگهبان داشتند؛ یعنی حتی حاضر به پاسخگویی هم نبودند. این مدت ما با خیلی از افراد ازجمله آقای دکتر عارف، آقای موسوی لاری، آقای مرعشی، آقای کمالی، خانم فرامرزیان و تک‌تک اعضای مؤثر شورای عالی نشستیم و حرف زدیم. بلااستثنا همه شدیداً به اتفاقات پیش‌آمده انتقاد داشتند؛ اما هیچ‌کس مسئولیت را قبول نمی‌کرد. یکی مشکل را به گردن دبیر شورای عالی می‌انداخت. یکی به گردن یک حزب، دیگری به گردن حزب دیگر. یکی مشکل را از فشار برای اضافه کردن اعضای کارگروه امتیازبندی و درز اطلاعات محرمانه از کارگروه و ایجاد فرصت برای اعمال‌نفوذ احزاب می‌گفت؛ اما درنهایت هیچ‌کس از جوانانی که به‌ناحق و باوجود داشتن شایستگی بر اساس همان توافق و امتیازبندی درونی، رد صلاحیت شدند عذرخواهی نکرد. هنوز که هنوز هست خیلی از جوانان اصلاح‌طلب نسبت به آن اتفاق و فرآیند مسئله‌دار هستند اما تا به امروز یک نفر پا پیش نگذاشته است که بنشیند و توضیح دهد که واقعاً چه اتفاقی افتاد؟ چطور آدمی که معاون یک حزب بود، دکترای تخصصی مرتبط به شورای شهر داشت، سابقه مدیریت مرتبط داشت، مشاور وزیر بود، سابقه روزنامه‌نگاری داشت و تقریباً در همه معیارهای مصوب امتیاز خوب کسب می‌کرد از ۱۵۰ نفر حذف شد؟ اما یک نفر با فوق‌لیسانس غیر مرتبط و بدون هیچ سابقه کاری مرتبط و غیر مرتبط صرفاً به دلیل نزدیکی به برخی افراد و احزاب ذی‌نفوذ در ۱۵۰ نفر قرار گرفت؟ حتماً به مراحل بعدی هم انتقادات جدی وجود داشت اما ادامه آن فرایند اشتباه هم اشتباه‌تر می‌شد. اینجا بود که ما به‌عنوان یک حزب جوان احساس خطر کردیم. واقعاً به این نتیجه رسیدیم که باوجود همه شعارها و اهداف و آرمان‌ها، سر زمانش ما هم مثل بسیاری از اقتدارگرایان رفتار می‌کنیم. این باعث شد که اختلاف و مسئله جدی با شورای عالی پیدا کنیم. حتی بحث جدا شدن از این ساختار معیوب و غیر پاسخگو به‌طورجدی در دستور کار حزب قرار گرفت. هنوز هم جمع‌بندی نهایی نکردیم و تصمیم نهایی ما منوط به این خواهد بود که ببینیم این ساختار درونی جریان اصلاحات قابلیت اصلاح را دارد یا ندارد.


*برخی احزاب و حتی جوانان دیگر احزاب هم به ساختار و تصمیم‌گیری‌های شورای عالی اصلاحات معترض‌اند، آیا امیدی به اصلاح این مجموعه اصلاح‌طلب وجود دارد؟

بالاخره نباید ناامید شد. در ابتدا ما هرقدر جلوتر آمدیم ناامیدتر و نگران‌تر شدیم. به‌طور مشخص نحوه تعیین افراد حقیقی در شورای عالی سیاست‌گذاری در دور جدید چیزی از اتفاقات بستن لیست کم نداشت. منتهی حزب ندا تمام تلاشش را کرد در این مورد دوستان بزرگ‌تر را مجبور به پاسخگویی کند. پس از تشکیل شورای عالی حزب درخواست طرح موضوع نحوه تشکیل شورای عالی را در شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب را داد. در دو جلسه در شورای هماهنگی به‌طور مفصل در این موردبحث شد و جمع‌بندی این شد که شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب قبل از حضور در شورای عالی با آقای خاتمی و دکتر عارف دیدار کند و مسئله را سؤال کند و خواهان اصلاح فرآیندهای اشتباه شود. هم با آقای خاتمی و هم با آقای عارف دیدارهایی برگزار شد و انتقادات احزاب اصلاح‌طلب در این دیدارها مطرح شد که حتماً صریح‌ترین و شفاف‌ترین انتقادات از سوی ندا طرح شد. در دیدار احزاب با آقای خاتمی هم تصمیم حزب ندا مبنی برکنار نشستن از این سیستم اشتباه به اطلاع ایشان رسید. منتهی درخواست آقای خاتمی از احزاب و به‌طور مشخص از حزب ندا این بود که در شورای عالی بمانند و سعی کنند فرآیندها را اصلاح کنند. این پیگیری‌ها هرچه نداشت این خاصیت را داشت که تک‌تک بزرگان اصلاح‌طلب را مجبور به پاسخگویی به احزاب کرد و لااقل این بار فهمیدیم مشکل از کجا بود و چه کسی مقصر بود. ادامه همکاری ندا با شورای عالی بخشی منوط به این خواهد بود که ببینیم چقدر جبهه اصلاحات در این فرآیند درونی قابل اصلاح است. البته این را هم بگویم که ناامید نیستیم. مثلاً در جلسه اول شورای عالی کارگروهی برای اصلاح آیین‌نامه و ساختار شکل گرفت. در اولین جلسه دو پیشنهاد ما برای "پاسخگو کردن شورای عالی" و "نظارت بر عملکرد منتخبین مجلس و شورا" به تصویب رسید. پس می‌توان به آینده امیدوار بود. من فکر می‌کنم ما به‌عنوان یک حزب جوان باید در شورای عالی فعال‌تر و مطالبه گرتر به نفع منافع ملی و منافع کلان جریان اصلاحات وارد شویم.
زوم

  • توان و کیفیت نیروهای حزبی، از ندای ایرانیان حزبی تشکیلاتی ساخته است
  • در بستن لیست شورای شهر، شورای عالی همانند شورای نگهبان عمل کرد
  • آقای خاتمی در برابر انتقادات ندا از شورای عالی، خواهان حضور و تلاش اعضای ندا برای اصلاح این شورا شد

 

کلید واژه ها: ندای ایرانیان سعید نور محمدی اصلاحات اصلاح طلبان چهارمین کنگره ندای ایرانیان