سخنرانی دکتر مجید فراهانی در گردهمایی جوانان
مجید فراهانی، رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در این همایش گفت: یکی از مهمترین محورهایی که حزب ندا بر آن اساس به وجود آمد، ضرورت جوانگرایی و پوست اندازی نسلی است. شاید یکی از مهمترین دلایلی که موجب توسعه نیافتگی کشور شده؛ همین گسست نسلی باشد که امروز از آن به عنوان یک آفت در جامعه از آن یاد می شود. جامعه ایران با داشتن منابع مثالزدنی از جمله جمعیت یکدرصدی دنیا و ۹ درصدی منابع دنیا، فاقد جایگاهی است که باید داشته باشد. کشوری که دارای تاریخ پرافتخار است. کشوری که میراث ماندگار چندین هزارساله دارد، نباید در این سطح از توسعه باشد. این در شرایطی است که از عمر برخی از کشورها بیش از یک قرن نمیگذرد. کشوری که مردمش از هوشیارترین مردم جهان هستند و مرزهای کشورش به آبهای آزاد و اقیانوس راه دارد و میتواند با صادرات نفتی و غیرنفتی به دنیا منشأ توسعهیافتگی باشد، از توسعه پایدار محروم است. کشوری که در خاورمیانه حلقه اتصال آسیا به اروپا و کشورهای خلیجفارس به اوراسیاست، جایگاه مناسبی در منطقه ندارد. در حالی که این کشور پتانسیلهای زیادی برای توسعه دارد.
* چرا توسعه نیافتیم؟
باوجود تمامی این زمینهها اما باید پرسید که چرا وضعیت توسعه کشور و وضعیت مردم اینگونه است. چرا بهرغم حرکت شکوهمند انقلاب که در آن مردم با خون خود انقلابی ضد استبدادی و استعماری را برای رسیدن به استقلال و آزادی و مردمسالاری ایجاد کردند، اکنون بعد از ۴ دهه به مقصود خود نرسیده است. قرار بود ایران کشور اول منطقه باشد اما امروز در میان شاخصه توسعه در بین کشورهای منطقه رتبههای بیش از ۱۰ تا ۱۴ نداریم. عملاً بر اساس آنچه مرکز پژوهشهای مجلس تعیین کرده، دستیابی به سند چشمانداز ۱۴۰۴ امکانپذیر نیست.
*نسل اول انقلاب حاضر به ترک صحنه نیست
ندای ایرانیان بهعنوان حزبی بر آمده از دوران اصلاحات، یکی از مهمترین علتهای عدم توسعه یافتگی را شکاف نسلی، دیکتاتوری نسلی و استبداد نسلی میداند که اجازه بروز و ظهور استعدادها را در جامعه نمیدهد. نسلی که اگرچه ۴۰ سال پیش جوان بود و انقلاب کرد و به مدد نیروی جوانی عهده دار موقعیتهای حاکمیتی بود اما اکنون این نسل حاضر به ترک کردن صحنه نیست. این نسل به رغم حضور در دوراه کهنسالی تنها میتوانند در مراسم ختم یکدیگر شرکت کنند اما حاضر نیستند اداره کشور را نسل بعدی بسپارند. در کشور ما نماینده مجلس از مجلس درنیامده، به دولت میرود و از دولت خارج نشده به هیئت مدیره شرکت خصولتی میرود.
* الیگارشی نسلی
این روند نوعی الیگارشی نسلی است که در کشور ما وجود دارد و حزب ندای ایرانیان به عنوان یک آفت به آن اشاره دارد و آن را علت علل توسعه نیافتگی کشور می داند و بهرغم تمامی مخالفت ها آن را فریاد میزند. ندای ایرانیان بر این مسئله پا فشرد که تا نسل جدیدی به اداره کشور ورود پیدا کرد و تا نسل گذشته کنار نرود و تا زمانی که پوستاندازی در عرصه اداره کشور اتفاق نیفتد، به توسعهیافتگی نخواهیم رسید. نسلی که منبعث از دوران جنگ سرد است و انگارههای ایدئولوژیک بر اذهان آن همچنان حکم فرماست و بر اساس مناسبات ۴۰ سال پیش میاندیشد و بعضاً امکان استفاده از کامپیوتر را ندارد، نسلی که مفهوم استارت آپ را نمیفهمد، نسلی که اساساً با مبانی جدید در دنیای جدید بیگانه است. نسلی که اساساً با تغییرات دنیای جدید بیگانه است نمیتواند دنیای متحولی که امروز نه هر ۱۰ سال بلکه هر ۴ یا ۵ سال متحول میشود را درک کند.
*۴۰ سال با ذهنهای فریز شده
امروز اگر یک فارغالتحصیل مهندسی هرچند ماه یکبار خود را به روز نکند، از طوفان تغییرات جا میماند. چگونه است که ۴۰ سال ذهنهای فریز شده کشور رااداره کردند و هنوز هم قصد اداره کشور رادارند، اینها تنها مدعی هستند و هیچ اندیشهای برای اداره کشور ندارد. همین میشود که وقتی به دبی میرویم غصه میخوریم که دبی که در گذشته محل تبعید زندانیان ایرانی بوده، امروز به آن حد از توسعهیافتگی رسیده که ایرانیان به آن سفر می کنند. امروز دبی به مرکز سرمایه و دانش تبدیلشده است زیرا هیئت دولت دبی جوانان و آموختگان بهترین کشورهای دنیا هستند.
* منشأ مشکلات کشور پیرسالاری است
در این شرایط زمانی که ندای ایرانیان تشکیل میشود و اعلام میکند که پوستاندازی در حاکمیت کشور ضروری است و این ضررت در بین احزاب بیش از همه است و احزابی که پیشروی توسعه هستند و احزابی که باید به تقویت جامعه بپردازند، خود دچار آفت پیر سالاری هستند، مورد سرزنش قرار گرفت. امروز اگر به خانه احزاب مراجعه کنیم غصه خواهیم خورد که چه نمایندگان احزاب راست وچه نمایندگان احزاب مستقل و چپ؛ بیش از ۶۰ سال سن دارند. این باعث دلسردی است.
* مخالفان جوانگرایی امروز به مسیر ندای ایرانیان میروند
امروز همان افرادی که جوانگرایی ندا را سرکوب میکردند بعد از اینکه رهبر انقلاب در مورد جوانگرایی صحبت کردند و جوانگرایی پارادایم اصلی کشور شد، سخنانی را تکرار میکنند که ندای ایرانیان ۵ سال پیش تکرار میکرد. جالب اینکه دچار آلزایمر شدهاند که آغازگر این موضوع ندای ایرانیان بود. ما مدافع این هستیم که نسل جوان باید کشور را اداره کند چرا که اعتقادداریم در دنیا جدید به حدی تحولات اتفاق میافتد که گویا دنیا سیارهای دیگری است. امروز شبکه های اجتماعی منشأ توسعه و تحول است. اقتصاد آزاد امروز حلقه مفقوده اقتصادهای بینالملل است.
* نمیتوان با پارادایم ۴۰ سال پیش کشور را اداره کرد
نمیتوان با پارادایم ۴۰ سال پیش کشور را اداره کرد. ازاینرو باید تغییر کرد تا منشأ تغییرات باشیم و باید اندیشههای زیادی را مطالعه کرده باشیم تا بتوانی به تولید علم بپردازیم. ازاینرو اجازه دهید که نسل جوان که با تغییرات جدید بتواند منشأ تغییرات باشد.
*ژنهای خوب و آقازاده پروری بهجای جوانگرایی
نسلی که مخالف جوانگرایی بود بعضاً آقازادهها و ژنهای خوب و جوانان تحصیلنکرده بیصلاحیت را دستچین میکنند تا مدعیان جوانگرایی را گول بزنند که آنها نیز خود جوانگرا هستند. این جوان ژن خوب چه شایستگی دارد غیر از اینکه متصل به پیرمردان است و غیر ازاینکه با مدیریت ۴۰ سال گذشته ارتباط دارد. کدام شایستگی این جوان را در معرض اداره یک شرکت معتبر قرار داده است؟ چرا میخواهید ما را گول بزنید.
* جوانگرایی مبتنی بر شایستهسالاری
زمانی که سخن از جوانگرایی به میان میآوریم منظرمان جوانگرایی مبتنی بر شایستهسالاری است نه هر نوع جوانگرایی.! امروز در بخش خصوصی در میان میلیونها جوان حدود دو هزار جوان در حوزه IT موفق هستند. نگاه کنیم به فضای استارت آپ ها در بخش خصوصی، زمانی که سخن از جوانگرایی به میان می آوریم یعنی مدلی ازآنچه در بخش خصوصی وجود دارد در دولت حاکم شود. جوان غیر شایسته نمیتواند در بخش خصوصی موفق باشد چون در این فضا شایستهسالاری حاکم است. جوانی هم به لحاظ سواد و هم به لحاظ شایستهسالاری و هم به لحاظ کار جمعی و هم به لحاظ کار تشکیلاتی پروش یافته باشد، می تواند مشاء تحولات شود. منظور از جوانگرایی چیزی جز این نیست. اینکه چهار جوان وابسته را به عنوان معاون وزیر معرفی می کنید که جوانگرایی نیست. جوان ناشایسته رانتی ژن خوب نمیتواند برای مردم کند.
*متخصص شویم تا تحول ایجاد کنیم
اگر به دنبال توسعهیافتگی کشور هستیم و اندیشه حزب ندای ایرانیان مبتنی بر رشد و توسعه کشور است. این راه باید با قدرت ادامه یابد و باید با برنامهریزی حزبی و کار تشکیلاتی خود را برای اداره این کشور آماده کنیم. اگر فلان مسئولیت به جوانان سپرده شد، باید او بررسی کند که میتواند منشأ تحول باشد یا نه؟ آیا حرفی برای پیشرفت دارد یا نه. از اینرو باید رفت در حوزهای خاص بهجایی رسید که هدف و نظر ما در روزنامهها بهعنوان یادداشت مطرح شود تا مدعی اداره کشور باشیم.