برای ایران، برای حاج قاسم
ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی بهعنوان اقدامی تروریستی از جانب دولت ایالات متحده به سیاهه دشمنیهای امریکا با مردم ایران اضافه شد. مورخان فارغ از دوستی یا دشمنی با ایران، جمعه سیزده دی ماه نودوهشت را چنین به یاد آیندگان میآورند: «حمله تروریستی امریکا به عالیرتبهترین مقام رسمی نظامی ایران»، چنانچه کودتای ضد مردمی بیستوهشت مرداد سیودو یا قتل عام دویست و نود مسافر بیگناه هواپیمای ایرانایر در سال شصتوهفت در تاریخ ثبت شده است.
شهید سپهبد قاسم سلیمانی، نظامی حرفهای و متعهد به دفاع از کشورش در برابر هر تهدید خارجی بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه داخلی بود. حاج قاسم سلیمانی در نبرد با دشمن و دفاع از مرزهای کشور، ایران را فارغ از جناح بندیها و گرایشها و اعتقادات مردم برای همه ایرانیان امن و آرام میخواست. او از دلبستگیهای مرسوم و منافع و مواهبی مشابه آنچه نصیب بعضی همرزمان سابقش شده گذشت تا ما به دلمشغولیها و زندگی و روزمرگی هایمان برسیم. حاج قاسم جنگید تا ما در ایرانِ در امان مانده از خشم و تعصب داعش، گاهی بر سر تعصبهای بیهوده خشممان را بر سرهم بریزیم. ایرانی که او زندگی و جانش را فدایش کرد کجاست؟ همان جایی است که با همه کاستیها و خطاهای دولتمردانش، هنوز و همیشه کشورمان است، ایران جایی است که فارغ از تقسیم بندیهای خودی و غیر خودی، همیشه خود را متعلق به آن میدانیم، ایران هنوز برای همه کسانی که بیتوجه به گذشته و آنچه بر آنان گذشته برای حال و آیندهاش نگران و دلسوزند و ارزش فداکاری و ماندن دارد.
و البته ایران جایی است که خیلی از آنها که به هردلیل ترکش کردهاند یا به آن پشت کردهاند هنوز هم شبها چشمهای بیخوابشان را به یادش و در غربتش تر میکنند، حتی اگر صبحش معدودی از آنها امثال مرا متهم به سازش یا ابتلا به سندروم استکهلم کرده باشند! که البته متهم شدن به سندروم استکهلم را با جان و دل میپذیرم و بر سر اعتقادم میمانم تا خدای نکرده به سندروم واشینگتن یا بدتر از آن سرطانِ بیوطنی مبتلا نشوم. ایران جایی است که همه آنها که دل در گرو ایران مقتدر و عزتمند دارند به بهانه شهادت حاج قاسم دوباره نقطهای مشترک یافتند، با هر دیدگاه و گرایشی و این همه نه به خاطر منافع شخصی که برای نشان دادن قدرشناسی از نگاهبانان امنیت ملی و به نمایش گذاشتن اوج همبستگی ملی در کنار موضع رسمی حاکمیت گرد آمدند. اصلاً ایران همان جایی است که حاج قاسم ترسیم کرده بود و برای امنیت و استقلالش میجنگید، ایران همان جایی است که او همه دختران و پسران جوانش را بچههای خودش میدانست.جای افسوس گاهی آنقدر با هم غریبه شدهایم که جمع شدنمان حول یک نقطه مشترک حتی خودمان را حیرت زده میکند و جای امیدواری که هنوز میتوانیم جمع شویم تا بدخواهان ایران را بهت زده و عصبانی کنیم.
معتقدم همانقدر که دادن پاسخی مقتدرانه و درخور جنایت امریکا مطالبه ایرانیان است، بیشک انسجام و مدارا و به رسمیت شناختن و آزاد بودن دیدگاههای منتقد و جمع و نزدیک کردن همه نیروهای دلسوز و معتقد به منافع ملی و جمهوری اسلامی مردم شادکن خواهد بود. مردمی که نشان دادهاند در همه مواقع حساس با وجود برخی بیمهریها و بیتوجهیها همیشه پای کشور و حفظ نظام محکم ایستادهاند. همان منافع ملی که حاج قاسم برای حفظش جانش را فدا کرد. همچنانکه برای پاسخ محکم و سخت به امریکا منتظر و پشتیبان تصمیم حاکمیت هستیم برای زمینهسازی انسجام و مدارای بیشتر در داخل و دلجویی از مردم نجیب و محروم نیز انتظار میکشیم.
حفظ این انسجام ملی و سرمایه اجتماعی مهمترین گام برای پاسداشت آن چیزی است که سپهبد سلیمانی در حیات و شهادتش بهدنبال آن بود: «منافع ملی».
نویسنده: سیدشهابالدین طباطبایی، فعال سیاسی اصلاحطلب | روزنامه ایران