یادداشتی از بهار آهنگریان عضو شعبه تهران حزب ندا به مناسب هفته ملی سالمند

۱۱ مهر ۱۳۹۹ | ۱۲:۳۷ کد : ۳۶۷ مقالات و یادداشت ها
سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر که در ایران برابر است با دهم مهر ماه ۱۳۹۹ با هدف آگاه سازی از شرایط و نیازهای سالخوردگی و پاسداشت افراد سالمند روز جهانی سالمندان تعیین کرد. در ایران نیز برای همین هفته ای بنام هفته ی سالمند نامگذاری شده است.
یادداشتی از بهار آهنگریان عضو شعبه تهران حزب ندا به مناسب هفته ملی سالمند


در اطرافمان هر روز آدم های بسیاری را می بینیم که ورق تقویم ها، حسابی از سروصورتشان رد شده است. گویی خط هایی عمیق بر چهر ه های خسته آنها نقاشی شده. رسیده اند به زمستان زندگی میگویند بختت سپید، شاید اینان به سپیدی برف گونه ای که بر موهایشان نشسته به بختی سپید طی کرده اند این چهار فصل زندگیشان؛ اینان نمایندگان کهنسال یک نسلند و آیینه ی تمام نمای نسل های بعدی خویش؛ نسلی سرشار از کوله باری از تجربه و خاطره که منصفانه بنگریم نسل ما بی نهایت نیازمند است به این نسل سپید موی و مجرب؛ به این دست های پر چروک و این گیسوان سپید و به قلبهایی که هنوز هم یدک میکشند شرافت و انسانیت را سخت محتاجیم.
نیازمندیم اختلاف های اندیشه هایمان را به پاس راهی که آمده اند در بستری مملو از آگاهی برطرف کنیم‌. آنان خستگی راههایی که با ما آمده اند را گوشزد نمیکنند؛ برماست که به مهر و تدبیر حوصله ی خستگی های امروزشان را داشته باشیم.

سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر که در ایران برابر است با دهم مهر ماه ۱۳۹۹ با هدف آگاه سازی از شرایط و نیازهای سالخوردگی و پاسداشت افراد سالمند روز جهانی سالمندان تعیین کرد.
در ایران نیز برای همین هفته ای بنام هفته ی سالمند نامگذاری شده است.
همچنین هر ساله از طرف سازمان جهانی شعاری برای این روز در نظر گرفته می‌شود. و شعار امسال این است " کرونا، فرصتی برای تغییر نگاه به سالمندان "
در مورد مرز سالمندی تاریخ و ادبیات ما نکات زیبایی را بیان داشته
در اینکه سالمندی از چه سنی آغاز می شود و به چه کسی کهن سال می گویند؟ نویسنده کتاب کهن ذخیره خوارزمشاهی در این باره این گونه آورده است: «عمر بر چهار بخش است: یک بخش، روزگار پروردن و بالیدن و فزودن است، و این تا کما بیش پانزده سال و شانزده سال باشد و دوم، روزگار رسیدگی و تازگی است و این تا مدت سی سال باشد و در این مدت، فزودن و بالیدن تمام شود. پس از آن، روزگاری اندک است… که تا مدت سی و پنج سال باشد و بعضی را تا چهل سال و تا این روزگار، هنوز روزگار جوانی باشد و سوم، روزگار کَهْلی است و کَهْل را به پارسی «دوموی» خوانند و در این روزگار، بهری از قوّت جوانی با وی باشد و این تا مدت شصت سال باشد. پس از این، روزگار پیری باشد.»

در ادبیات ما؛ فردوسی، شاعر شاهنامه شصت سالگی را مرز سالمندی می شمارد:
هر آن گه که سال اندر آمد به شصت
بباید کشیدن ز بیشیش دست

تعریف سن کهنسالی بر اساس جامعه اماری هر کشوری با اختلاف چند سال در نظر گرفته میشود و بستگی به شرایط جسمانی و زندگی آن فرد دارد در ایران شاید بتوان سن بازنشستگی را شروع کهنسالی نامید سن ۶۵ سال در مردان و زنان
در این سن سالمندان با کاهش و افت توانایی های جسمی و فکری و فعالیتهای اجتماعی و… شناخته میشوند و به همین دلیل دچار مشکلات روحی و جسمی میشوند که نیازمند توجه ویژه جامعه و دولت اند، تعیین روزی بنام انها به جهت آگاه سازی افراد نسبت به این قشر و برنامه هایی جامع که توسط افرادی شایسته و متخصص ایجاد شود که محیطی امن توام با تکریم و پاسداشت آنان فراهم گردد و هرساله با توجه به شرایط بروزرسانی شود.
در ایران بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی به علت نیاز به درآمد، به کار خود و در بسیاری موارد کارهای متفرقه ادامه میدهند، در صورتی که با تعریفی که در مورد فرد سالمند داریم آنان نیازمندند که پس از بازنشستگی و ورود به سالمندی در حاشیه امنیت مالی و نیازهای عاطفی، معیشتی و تفریحیشان قرار گیرند.
دولت موظف است نسبت به این نیازها اقدامات موثر و مدون را در دستور کار خویش قرار دهند و سالمندان را نیز بنا بر نیازشان به شرکت در زندگی اجتماعی در حاشیه ای امن به لحاظ مادی و اجتماعی پوشش دهد.
اینان در روزگاری در شرایط و آدابی متفاوت پرورش یافته اند و دلبسته به سنتهای زمان خود هستند، به یقین اختلاف دیدگاههای نسل انان با جوانان که شامل فرزندان و نوه هایشان میشود بسیار زیاد است
آنچه مسلم و کارآمد است تعامل بین این دو نسل است که در وهله نخست با احترام جوانان به سالمندان میسر خواهد شد و در وهله دوم آموزش مهرورزانه نسل سالمند با شیوه های زندگی جدید نسل جدید؛ تا از یک سو تضاد بین سنت گرایی و نوگرایی را تا حدودی رفع کرد و از سویی دیگر امنیت روانی سالمندان را برای زدودن و یا پیشگیری بحران در درون خانواده و اجتماع بوجود آورد.

برای زدودن این فاصله های بین این دو نسل هر دو نیازمند آموزش و نقدهای حکیمانه هستند. در جامعه ای که جوانان بفهمند که هر پیری، ارزشمند است و مطلوب و مشروع و کهنسالان نیز بپذیرند که هر نویی، بی قدر و منفور نیست. و این جز با فرهنگ سازی عمومی و ایجاد امنیت فکری در جامعه میسر نخواهد بود.
در جامعه اسلامی که در قرآن و احادیث بسیار از پاسداشت سالمندان سخن گفته شده این ارزش باید در میان جامعه نهادینه شود
یک مورد از احادیث پیامبر اکرم (ص) نیز در این مورد میتواند اتمام حجتی باشد بر وظایف مسوولین و جوانان بر این امر مهم: "احترام به پیران امت من، گرامی داشت من است "

باید بتوانیم با برنامه هایی جامع که توسط افرادی شایسته و متخصص ایجاد میشود جامعه ای امن برای این نسل باارزش ایجاد کنیم که به حق با وجود هر اختلاف و تفاوت سلیقه، این سالمندان گرامی، مهم و شایسته به احترامند.
وظیفه جوانان و کنشگران اجتماعی پاسخگویی به این پرسش هاست، پرسش هایی که پاسخ بدانها میتواند راهگشایی برای انچه باشد که در سطرهای بالا بیان شد راهی که اندیشه ی ما را توانمند تر کند تا در جهت نیل به رسیدگی و پاسداشت کهنسالان موی سپید و زحمت کش جامعه مان کوشاتر و پیروزمندانه تر قدم برداریم.

۱. چگونه میشود از زحمات سالمندان قدرشناسی کرد؟
۲. چرا سالمندان ما مطابق فرهنگ ایرانی و اسلامی توسط دولت و جامعه مورد تکریم قرار نگرفته اند؟
۳. آیا پوشش های بیمه ای و بهداشت روانی و امنیت اجتماعی و فیزیکی سالمندان کافی است و چه عواملی سبب چشم پوشی و یا کم کاری خدمات مهم به این نسل میشود؟
۴. چرا با توجه به اموزه های دینی و پیشینه ی تاریخی ایران خانه سالمندان ما خلوت نیست؟
۵. چرا دعایی الهی پیرشوی یکی از بهترین دعاهای بزرگترهای ما از کودکیمان بوده؟
۶. چه راهکارهایی برای بهره مندی از اندیشه ها و تجارب سالمندان ارائه شده و تا چه حدی به انجام رسیده؟
۷. اگر به آفات روحی و نیازهای زندگی سالمندان توجه نشود چه تهدیدی جامعه را فرا میگیرد؟
۸. برای ارتباط نسل جوان و سالمندان چه راهکارهایی به جز آموزش میتوان ارائه داد؟
۹. با توجه به شعار روز جهانی سالمندان و شیوع ویروس کرونا در کنار تمام آسیبهای اجتماعی و فیزیکی سالمندان که بر زندگی همه مردم تحمیل شده و به ویژه در این قشر که به سبب داشتن بیماری های زمینه ای، مستعد توجه و رسیدگی بیشتر هستند و با این شرایط فاصله گذاری های اجتماعی دچار انزوا و هراس از این بیماری اند دولت چه اقداماتی را انجام داده یا میتواند انجام دهد در راستای سلامت بهداشتی روانی آنان انجام دهد؟
و دهها پرسش دیگر...

اشاره انتقادی بر عملکرد دولت در این مورد مبنی بر تخصیص وام یک میلیونی به خانوادهها در بحبوحه نگرانی و اوج شیوع کرونا و بازپس گیری آن از اندک مبلغ یارانه ماهانه با توجه به تورم افسار گسیخته ای که سبب افزایش سر به فلک کشیده ی کالا و خدمات شده است آیا راهکاری مناسب و کافی بوده است؟ و باتوجه به رکود اقتصادی بیش از ۸۰ درصد مردم که با درآمد متوسط رو به پایین به سختی امرار معاش میکنند، پرداخت این وام بااین شرایط میتواند برگ نیکو و پرباری از تلاش دولت در پرونده ی خدمت به مردم به ویژه بازنشستگانی باشد که به فراخور بزرگیشان عهده دار مسوولیت خانواده بزرگ خود هستند؟
آیا وقت آن نرسیده که دولت در این ماههای پایانی دوره خویش اندکی به وعده های انتخاباتی خویش عمل نماید و هر عاملی را سبب بازدارندگی برنامه ها و کم کاری های خویش نداند؟

سخن آخر از انچه آموختم از بزرگان پیشکش میکنم؛
نشان لیاقت خدا، مدالی نیست تنها برگردن؛ نشان لیاقت خدا چند خط ساده است بر پیشانی ات که با گذر هر روز از دفتر زندگانیت بر چهر هات و بر دستانت نقش میبندد شاید همین باشد پاسخ پرسشم که "الهی پیر شوی" یعنی چه؟
چه کسی میگوید که: آنکسی زیباتر است که خطی بر چهره ندارد؟!
الهی پیرشوی یعنی امضاء خدا بر پایان دفتر هر روزه ی زندگیت هر چه تعداد این امضاها بیشتر زیبایی درونت بیشتر
بهای این نگاه خدا جوانی و زیباییت است. امضاء خدا پای هر برگی از دفتر زندگیت بنشیند زیباست.
کیست که جوانی و زیباییش را به دست خط و امضا خدا نفروشد؟

" الهی پیر شوید "

کلید واژه ها: سالمندان سالمند