مخالفت «حزب ندای ایرانیان» با واگذاری شبکه نمایش خانگی به صداوسیما: از انحصاری کردن فعالیتهای فرهنگی و هنری دوریکنید
متن یادداشت کمیسیون فرهنگی اجتماعی «حزب ندای ایرانیان» به شرح زیر است:
مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی که وظیفه نظارت بر پلتفرمهای نمایش خانگی را نیز بر عهده سازمان صداوسیما قرار داده موجی از نگرانی و ناامیدی در بین جامعه هنری که در چند وقت اخیر بیش از هرزمانی گرفتار محدودیتها و ممنوعیتهای گوناگون شدهاند را به وجود آورده است.
آنچه باعث واکنش منفی قاطبه هنرمندان به این مصوبه شده، سیاستهای سخت گیرانه و محدودیت ساز از یک نوع گرایش سیاسی و نگرش نادرست سیاستگذاران صداوسیما نسبت به جامعه و بیتفاوتی به چندگانگی فرهنگی جامعه و مطالبات و سلایق جوانان و طبقه متوسط که عموماً ناشی از ورود افرادی عمدتاً از یک جریان سیاسی به بدنه صداوسیما است که نتایج این نگرش در روند کاهشی بینندگان این رسانه در نتایج نظرسنجی سالانه مرکز تحقیقات صداوسیما قابلرؤیت است.
حزب ندای ایرانیان در راستای مقابله با انحصارگرایی در همه زمینهها، ضمن ابراز نگرانی از ابلاغ و اجرایی شدن این مصوبه، مخالفت صریح و قاطعانه خود با این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام و موارد ذیل را متذکر میشود:
۱- مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص محصور و محدود شدن پلتفرمهای نمایش خانگی در شمول نظارت سازمان صداوسیما، واجد ایرادات حقوقی متعددی است که از جمله آن میتوان به این موضوع اشاره کرد که اولاً این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصداق بارز قانونگذاری است و ازآنجاییکه مطابق قانون اساسی شأن قانونگذاری منحصراً در اختیار قوه مقننه است، تصویب اینگونه موضوعات در حوزه اختیار و صلاحیت هیچکدام از شوراهای عالی نبوده و عملی برخلاف قانون اساسی است. دوماً اساساً پلتفرمهای شبکه خانگی بر بستر اینترنت هستند و نمیتوان آنها را همچون شبکههای رادیویی و تلویزیونی دانست که از طریق امواج ماهوارهای پخش میشوند، بنابراین نمیتوان نتیجه گرفت که انحصار آنها نیز در سازمان صداوسیما است.
۲- علت نگرانی هنرمندان را باید در عملکرد مدیران صداوسیما در سالهای اخیر جستجو کرد. مدیران ناکارآمدی که با سیاستهای خود باعث تنزل سطح کیفی تولیدات این سازمان و رویگردانی اغلب برنامهسازان و هنرمندانی شدهاند که در گذشته نه چندان دور با آثار و تولیداتشان موجبات رضایت نسبی مردم را فراهم میکردند.
۳- سازمان صداوسیما با ساختاری عریض و طویل با بیش از چهلوپنج هزار کارمند و بودجهای در حدود هشت هزار میلیارد تومان در عمل یک سازمان ورشکسته است، چراکه بزرگترین و مهمترین سرمایه یک رسانه که مخاطب است را ندارد؛ اما ظاهراً بحران از دست رفتن مخاطب برای مدیران صداوسیما موضوعیت ندارد، چراکه هدفشان را در جلب نظر اقلیتی از جامعه که همفکرانشان هستند تعریف کرده و این رسانه که زمانی قرار بود ملی باشد را به ارگان رسمی گروهی کوچک تقلیل دادهاند.
۴- صداوسیما در جنگ رسانهای با رسانههای خارج از کشور هم یک بازنده مطلق است، اما نمیخواهد این واقعیت تلخ را بپذیرد، بنابراین هیچ گامی در راستای جلب اعتماد عمومی و اصلاح روندهای سرتاپا غلط موجود که جز خسارت و زیان برای کشور حاصلی نداشته برنمیدارد.
۵- نگرانی هنرمندان وقتی تشدید میشود که شاهد مواضع اخیر مدیران فرهنگی و هنری و رسانهای کشور هستیم که نشان میدهد اگر زمانی با مسئلهای به نام سانسور آثار هنری مواجه بودیم امروز با پدیده سانسور هنرمندان روبرو هستیم که بدون حکم قضایی و به صورت غیرقانونی آنها را در عمل ممنوع الکار میکنند.
در پایان حزب ندای ایرانیان ضمن اعلام حمایت از هنرمندان کشور که در این روزها مشقتهای شغلی و حرفهای و فشارهای روانی بسیاری را تحمل میکنند و همچنین به جهت دفاع از حق فعالیت بخش خصوصی و تولیدات رسانهای و هنری مستقل، از رئیس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواهد ضمن لغو این مصوبه، از انحصاری کردن فعالیتهای فرهنگی و هنری جداً اجتناب ورزیده و امکان رشد و بروز سلایق و دیدگاههای گوناگون را فراهم سازند و بیشتر از آنکه به فکر تعیین حدود تازهای برای هنرمندان و فرهنگ¬وران باشند به استیفای حقوق مغفول مانده ایشان بیندیشند.
همچنین به مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توصیه میکند بجای تهدید و تحدید هر روزه هنرمندان، باب تعامل و مدارا با اهل فرهنگ و هنر را بگشایند که بقول خواجه شیراز:
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
کمیسیون فرهنگی اجتماعی «حزب ندای ایرانیان»
دهم تیرماه ۱۴۰۲