یادداشتی از سعید نور محمدی معاونت اجرائی حزب ندای ایرانیان:
جوانان اصلاحات و تکرار تاریخ
جوانان اصلاحات و تکرار تاریخ
اواخر دولت دوم آقای خاتمی بود. انتخابات مجلس هفتم برگزار و مجلس جدید هم مستقر شده بود. شورای شهر و شهردار کاملاً ناهمسو با جریان اصلاحات بودند و شهردار وقت هر از گاهی از هر اتفاقی برای نیش زدن به دولت استفاده می کرد. اوضاع بین المللی و منطقه هم برای ایران شرایط خوبی نبود. بعد از محور شرارت خوانده شدن ایران توسط رئیس جمهور آمریکا کشورهای افغانستان و عراق توسط این کشور و متحدین ش فتح شده بود و کشور از سمت شرق و غرب و جنوب در محاصره دشمن خونی اش قرار گرفته بود.
سال اخر دولت بود و دو نشست رئیس جمهور با جوانان برگزار شد. یکی به بهانه روز دانشجو در دانشگاه تهران و یکی دیگر به بهانه روز جوان. صحبت های هر دو نشست در انتقاد شدید از رئیس جمهور و برآورده نشدن مطالبات بود. خاطرم هست در دیدار جوانان اولین سخنران یک خانم فعال سیاسی بود. پشت تریبون که رفت صحبت هایش را این طور شروع کرد که می خواستم اینجا سه دقیقه سکوت کنم. در اعتراض به عملکرد شما.. سخنران های بعدی هم یکی از یکی انتقادی تر از قبلی با رئیس جمهور حرف زدند و آقای خاتمی صبورانه گوش داد. در دیدار دانشجویان در دانشگاه تهران هم همین اتفاق افتاد. واقعیت این بود که جوانان از اقای خاتمی عبور کرده بودند و از تحقق مطالبات شان ناامید شده بودند. اما هنوز یک کورسوی امیدی را می توانستند ببینند و آن انتخابات ریاست جمهوری سال بعد بود. اینکه به زعم شان رئیس جمهوری غیر سازشکار و مقتدرتر از اقای خاتمی روی کار بیاید و بر سر ارمان های انها بایستد. یکی این ویژگی را در اقای هاشمی می دید، یکی در اقای معین و یکی در آقای کروبی..
اما نتیجه چیز دیگری شد. نتیجه ای که هیچکس حتی در مخیله اش نمی گنجید. ۸ سال سرنوشت کشور به تلخ ترین شکل ممکن رقم خورد و تبعات ش حتی دولت بعدی را هم در بر گرفت.
دولت دوم اقای روحانی که روی کار امد این فضای یاس و سرخوردگی زودتر پیش امد. کمتر از یک سال دولت اقای روحانی در شرایطی قرار گرفت که دولت اقای خاتمی در پایان سال سوم. اگر در ان سال خشم جوانان از برگزاری انتخابات مجلس هفتم توسط دولت بود امسال خشم اصلی از فیلترینگ تلگرام. هر دو دولت متهم بودند به سازشکاری و ناتوانی از تحقق مطالبات. دیروز جوانان دهه پنجاهی و دهه شصتی و امروز دهه هفتادی ها خشمگین هستند از رئیس جمهور. یکی از تحریم دیدار حرف می زند و یکی رها کردن سیاست. شرایط بین المللی هم از ان دوره برای کشور به مراتب سخت تر و پر بحران تر است. تا چند وقت دیگر فروش نفت ایران نیز با تحریم های آمریکا دچار مشکلات جدی خواهد شد. حلقه محاصره اقتصادی کشور تنگ و تنگ تر خواهد شد. در شرایطی که همه جریانات سیاسی، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا برای عبور از بحران های بین المللی باید پشت دولت قرار بگیرند نه مخالفین دولت این کار را خواهند کرد و ظاهراً نه جوانان دهه هفتادی اصلاحات. باید دید آیا این جوانان هم امروز همان راهی را می روند که جوانان دهه پنجاهی و شصتی ۱۳ سال پیش رفتند؟ آن هم در شرایطی که کورسوی انتخابات ریاست جمهوری و مجلس اینده هم مثل آن سالها روشن نیست.