سخنگوی حزب ندای ایرانیان در گفتگو با فرهیختگان
نقدهای خاتمی به روحانی کافی و معطوف به نتیجه نبوده است
سید شهاب طباطبایی : بهنظر بنده نه لازم است ذوب در آقای خاتمی شویم و نه هر چیزی را گردن او بیندازیم. بهنظرم بین این دو نظر لازم است تعادل وجود داشته باشد.
آقای خاتمی در ویدئویی که اخیراً منتشر شد، بهبحث بحران اقتصادی، ناامیدی، بیاعتمادی و ریزش بدنه اجتماعی اشاره کرده است؛ در وهله اول تلاش ایشان برای تثبیت نقش خود بهعنوان رهبری اصلاحات بارز است، تحلیل شما از جایگاه آقای خاتمی در جریان اصلاحات و تداوم نقش رهبری او چیست؟ چراکه آقای صادق خرازی نیز تاکید داشت خاتمی خیلی از سیاست دور شده و بهنظر میرسد علاقهای ندارد کنشگر سیاسی باشد.
آقای خاتمی در ویدئویی که شنبهشب منتشر شد، صادقانه مطلبی را بیان کرد و گفت که هیچ علاقهای بهقدرت و مناسبات آن ندارد، البته ایشان بارها این موضوع را تکرار کرده که دلتنگ قدرت نیست و این حرف درست و صادقانهای است.
انتقاد از عدم نظارت بر منتخبان حمایت شده توسط خاتمی
البته این موضوع از جهت دیگری قابل پرسش است، چراکه وقتی کسی در جایگاه رهبری یک جریانی قرار میگیرد حتی اگر خودش نگاه به قدرت ندارد و بهنوعی از قدرت فاصله میگیرد اما با این حال در جایگاه رهبری است و باید سازوکار و مکانیسم قدرت را درنظر داشته باشد.
یعنی اگر لیست یا فردی را معرفی میکند که این لیست یا آن فرد رای میآورد، موظف است بهاعتبار اعتماد رایدهندگان بر منتخبان نظارت و مدیریت کند.
برداشت از چاه نفت خاتمی در انتخابات ۹۶ به جایگاه او ضربه زده است
شما پیش از این از تعبیر چاه نفت برای آقای خاتمی استفاده کردید و گفتید او تبدیل به چاه نفت جریان اصلاحات شده است طوری که گروههای اصلاحطلب در برهههای مختلف به شکل بیحساب و کتاب از این چاه نفت برداشت کردهاند، نظر شما درباره این رفتار اصلاحطلبان و آسیبهای این اقدام برای آقای خاتمی چه بوده است؟
بنده درباره آقای خاتمی تعبیری بهکار بردم که بازهم آن را تکرار میکنم که آقای خاتمی چاهنفت جریان اصلاحات بوده است و برداشت بیرویه از چاهنفت خاتمی از سال ۷۷ شروع شد و نقطه عطف برداشت از آن نیز مربوط بهسال ۹۶ است.
میپذیرم خاتمی انتخابی را انجام داد که مورد علاقه نبود
یعنی معتقد هستید این اقدام به جایگاه خاتمی ضربه زده است؟
حتماً ضربه زده است؛ بنده میپذیرم که آقای خاتمی در شرایطی یک انتخابی را انجام داد که شاید انتخاب مورد علاقه نبود، اما در آن شرایط بهترین انتخاب بوده است، اما خوب است وقتی نقدی انجام میدهیم خوبیهای آن را هم بیان کنیم؛ از این رو آقای خاتمی سعی کرده در این مدت این کار را انجام دهد و نسبت به دولت انتقاد هم داشته است، اما در افکار عمومی این نقدها کافی و معطوف به نتیجه ارزیابی نشده است و نظارتی که لازم بود آقای خاتمی بر انتخابهایی که بهواسطه سفارش ایشان انجام شده، داشته باشد را انجام نداد.
شما بیان کردید آقای خاتمی باید مدیریت افراد و جریانی که با حمایت ایشان رای آوردند را برعهده بگیرد، اما ایشان در این ویدئو علیرغم اینکه از مشکلات اقتصادی و بیاعتمادی مردم انتقاد میکند اما درعینحال به ریشه این مشکلات که اقدامات اقتصادی دولت است، نمیپردازد؛ آیا این نکته نیز ناشی از ضعف نظارت آقای خاتمی است؟
هم ضعف نظارت و هم ضعف مطالبهگری است، من معتقدم میشد و هنوز هم میشود در این حوزه قویتر عمل کرد؛ چراکه حتماً بهپشتوانه آقای خاتمی به مجلس، شورایشهر و ریاستجمهوری رای داده شد. آقای خاتمی میتوانستند از این پشتوانه استفاده کرده و این امر ضمانت نظارت ایشان بر عملکرد آنها شود.
خاتمی به نمایندگی از سرمایه اجتماعی خود باید بر منتخبان نظارت و مطالبهگری میکرد
ما معتقدیم بهواسطه سرمایه اجتماعی ایشان بود که این افراد رای آوردند و از این رو ایشان میتوانست سرمایه اجتماعی خود را اینجا بهکار گیرد و به نمایندگی از سرمایه اجتماعی نظارت و مطالبهگری کند.
ضروری بود ویژگیهای مثبت خاتمی تبدیل به آوردهای برای مردم شود
تاکید میکنم در خیرخواهی، دلسوزی و نگرانی آقای خاتمی برای کشور و مردم ذرهای تردید وجود ندارد، اما ضروری است این ویژگیهای مثبت تبدیل به آوردهای برای مردم شود.
کارگزاران میداندار حمایت از خاتمی در سال ۷۶ بود
در بحث رهبری جریان اصلاحات، اعضای حزب کارگزاران نیز انتقادهایی دارند، موضع کارگزارانیها را نسبت به آقای خاتمی چطور ارزیابی میکنید؟
فراموش نکنیم کارگزاران همان حزبی است که در سال ۷۶ در نبود احزاب اصلاحطلب میداندار حمایت از آقای خاتمی و کمک به رای آوردن ایشان کرد؛ من فکر میکنم هرکسی باید نظرات خود را بیان کند، اما برای خودم یک سوالی وجود دارد که حتی اگر آقای خاتمی نپذیرفته باشند، رهبر جریان اصلاحات هستند. آیا امروز باید بگوییم ایشان رهبر جریان اصلاحات نیستند؟ سوال ما این است گزینه پیشنهادی یا آلترناتیو هر گروهی که معتقد است آقای خاتمی رهبر جریان اصلاحات نیست، چهکسی است؟ معتقدم باید نگاه به آقای خاتمی نگاه واقعگرایانه باشد چراکه هر انسانی هم اشتباه دارد و هم کارهای خوبی کرده است، اما آقای خاتمی از سرمایهاجتماعی نیز برخوردار است. البته فراتر از اینها معتقدم بهجای آنکه بر سر موقعیت آقای خاتمی در جریان اصلاحات اختلاف داشته باشیم، لازم است توجه کنیم مهمتر از اینکه ایشان نماد اصلاحات باشد یا رهبر آن، این است که حاصل برنامه و عملکرد یک جریان بهنفع مردم باشد.
باید مسئولیت اشتباه خود را بپذیریم
درست است چون جریان کارگزاران نیز خودش در روی کار آمدن آقای روحانی موثر بودند.
بهنظر بنده نه لازم است ذوب در آقای خاتمی شویم و نه هر چیزی را گردن او بیندازیم. بهنظرم بین این دو نظر لازم است تعادل وجود داشته باشد. بههرحال همه با هم حمایت کردیم و الان نیز همه با هم باید نقد کنند و درعینحال مسئولیت بپذیرند و همانطورکه آقای خاتمی بیان کردند همه اشتباهات خود را بپذیرند. این اشاره آقای خاتمی به همه جریانات سیاسی، حاکمیت، دولت، حامیان دولت و منتقدان دولت است.