خواست مردم اصلاح در مسیر قدرت
گفت گویی روزنامه ابتکار با سعید نور محمدی در ۲۱ سالگی اصلاحات
دوم خرداد فرا رسید، روزی که عرصه سیاسی ایران تکان خورد، مردی با حرف هایی متفاوت و چهرهای خاص وارد صحنه شد تا فقط به طرح مطالبه بپردازد و بی هیچ امیدی به پیروزی فقط از انتخابات استفاده کند تا جریان موسوم به خط امام در خط سیر سیاست روز نفس بکشد. دولت اصلاحات آمد، پیش بینی ها غلط بود، رایی بیست میلیونی و به دنبال آن احیای مدرسه توسعه سیاسی، جامعه مدنی، دموکراسی و آزادی. طفل اصلاحات قد نکشیده به کما رفت؛ تا اطلاع ثانوی. و ۸۸ تیر خلاصی بود به هرآنچه او رشته بود. اصلاحات بعد از سالها رکود و سرکوب این بار رایش را به اعتدال داد؛ دست در دست اصولگرایان میانه و امیدوار به آینده که دولت تحت الحمایه، تدبیر و امید نام بگیرد تا جامعه دوباره نفسی تازه کند. اکنون اما اقشار پایین و درماندگان مفلوک، حوصله شان سر رفته است؛ با همان سازی که دولت دوم اصلاحات را مینواختند اکنون به سراغ روحانی و حامیان اصلاحگرش آمده اند. اصلاح طلبان نگران شده اند و دست در دست هم سرود اصلاح در اصلاح سر میدهند اما کمتر از محتوای آن چیزی میگویند. تاجزاده از شکستن دوگانه های حاکمیت- بیگانه و پرداختن به انتخابات آزاد میگوید و علوی تبار از رادیکالتر شدن اصلاح طلبان. همگی پشیمان نیستند از رای به روحانی اما در گوشه و کنار نقدش میکنند اما اصلاح در اصلاحات نیازمند یک مانیفست است که جز با تجمیع و تدبیر میسر نخواهد شد.
سعید نورمحمدی از جوانان اصلاح طلبی است که کارش را از نوجوانی در جبهه مشارکت آغاز کرده و امروز معاون اجرایی حزب نداست. او باور دارد که اصلاحات بی نیاز از اصلاح است و این اصلاح طلبانند که باید مواضع شان را تغییر دهند: من باور ندارم که اصلاحات نیاز به اصلاح دارد. آن چیزی که نیاز به اصلاح دارد اصلاح طلبان و روش های آنها است. این روش های غلط برمیگردد به نگاهی که آنها نخست به خودشان و دوم نسبت به سیستم سیاسی دارند. اینکه شما جزو یک سیستمی باشی و ادعا کنی که من میخواهم اصلاحش کنم اما در عمل نوع ادبیاتی که به کار میبری بیرون از سیستم باشد یک پارادوکس است. اینکه ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با سیستم حرف می زنیم در جای خود تحریک آمیز است.
نورمحمدی ایراد عمده اصلاح طلبان را بعد از گذشت بیست و یک سال از واقعه دوم خرداد، نوع تعامل شان با حاکمیت عنوان میکند و نظرش به نظر حاکمیت نزدیکتر است: اصلاح طلبان به این توجه ندارند که خودشان بخشی از نظام سیاسی هستند. در این مدت ایراد کلی که به اصلاح طلبان وارد است. نحوه تعامل شان با قدرت است. نمیشود آدم هایی که خود نیاز به اصلاح دارند مدعی این شوند که ما می خواهیم مجموعه ای را اصلاح کنیم. آنها باید باور داشته باشند که حافظ نظام موجودند. پیش فرض آنان این باشد تا این ساختار فرو نریزد به گونه ای که با یک دست دیوار را نگه داریم و با دست دیگر سعی بر اصلاح آن داشته باشیم.
او می افزاید: مبانی تفکر اصلاح طلبی کاملاً مشخص است. در شرایط فعلی مهمترین چیزی که اصلاحات به دنبال آن است اجرای قانون است. آنچه که نیاز به بازنگری دارد روش های ما است. نمیشود در درون یک نظام سیاسی بدون اعتماد سازی حتی در جناح رقیب برای اینکه آنها نیز به قواعد بازی احترام بگذارند و رقابت را بپذیرند، اصلاحات را پیش ببریم. اکنون باید بیش از هرچیزی به دنبال فهم مشترک از مفاهیم بود.
او تکه کلامش گفت وگو و تعامل با رقیب و حاکمیت است: ما نیازمند گفت وگو با جناح رقیب هستیم. باید طرف مقابل را مجاب کنیم چنانچه قانع نشود که اصلاحات لازمه نظام است دست به کارشکنی میزند و این فقط به طرف مقابل برنمیگردد بلکه به ناتوانی ما در ایجاد فهم مشترک نیز مربوط است. اصلاح طلبان باید در درون خود راههای جدید را امتحان کنند و گفت و گو به ویژه با عقلای جریان مقابل یک کلید واژه مهم است. حساسیت ها و خط قرمزهای طرف مقابل در کنار خط قرمز مبانی فکری اصلاح طلبی مورد توجه قرارگیرد.
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان فشار از پایین را قبول ندارد و بیشتر تعامل با حاکمیت را راه برون رفت از مشکلات میداند: اینکه اصلاح طلبی جامعه محور و قدرت محور را مدام طرح میکنند برای من قابل فهم نیست. ما باید در جاهایی بتوانیم به واسطه فشار جامعه مسئلهای را به طرف مقابل بقبولانیم این یک تاکتیک است اما زودگذر و نافرجام.
او در پایان می افزاید: یک مسئله مهمی که دوران اصلاحات از ۷۶ تا به امروز کمتر بدان پرداخته معیشت مردم بوده است. برنامه اصلی ما توسعه سیاسی بود. آقای حجاریان هم اتفاقاً حرف درستی میزد که تا به دموکراسی نرسیم مشکلات دیگر پابرجاست اما این منافاتی با این ندارد که دغدغه روزانه و اقتصادی مردم را فراموش کنیم. اصلاحات باید ارتباطش را با طبقات پایین عمق ببخشد. اگر برای جمهوری اسلامی اتفاقی بیفتد اصلاحات نیز مخدوش میشود. هویت ما با آرمان های انقلاب و جمهوری اسلامی گره خورده است.