ندای ایرانیان حزبی اجتماعی | علی بختیاری
ندای ایرانیان: اغلب کشورها برای رسیدن به توسعهی پایدار، توانمندسازی را یکی از کارآمدترین روشها میدانند. تحقیقات نشان میدهد که اجرای برنامههای توانمندسازی و آموزشی نتایج مثبتی در پی داشته است. به عنوان مثال اجرای این برنامهها در خصوص زنان بیسرپرست یا سرپرست خانوار نهتنها به اشتغال، افزایش سطح درآمد و همچنین ارتقا آنها به سطوح اجتماعی_اقتصادی بالاتر جامعه منجر میشود بلکه از وابستگی آنها به سازمانهای حمایتی نیز کاسته است. که به لحاظ صرفهی مالی میتواند سبب کاهش هزینهی دولتها بشود.
باید پذیرفت هر چه بیشتر به مقوله اقشار آسیبپذیر توجه داشته باشیم و در سطح این افراد تغییرات مثبت ایجاد کنیم، بلاشک روند توسعهی کشور از ضربآهنگ تندتری برخوردار خواهد بود که در برنامههای چهارم و پنجم توسعه به این موضوع اشاره دارد
در یک تقسیمبندی مشخص اقشار آسیبپذیر را میتوان به گروههای مختلفی تقسیم کرد؛ اقشار آسیبپذیر به لحاظ سنی، جنسی، رفتارانحرافی، بیماری، اقلیت بودن (قومی. مذهبی)، آسیب دیدگان جنگی، معلولیتهای جسمی، اقتصادی و حوادث طبیعی که در تعریف شرح وظایف دولتها، حمایت و توجه به این اقشار بر عهدهی دولتها است.
اما فارغ از رابطهی دولت -ملت و وظایف متقابل آنها نسبت به یکدیگر، باید به روابطی همچون ملت -ملت یا مردم -مردم هم بی اندیشیم و برای این رابطه شرح وظیفهای تعریف کنیم. بهبیاندیگر سازمانهای مردمنهاد، اصناف و احزاب، همه و همه میتوانند در راستای رسیدن به یک جامعه پایدار توانمند نقش قابلتوجهی را در مواجهه با اقشار آسیبپذیر ایفا کنند.
در نظر داشته باشیم که احزاب داعیهدار رهبری مردم برای رسیدن به یک وضعیت بهتر هستند و به همین سبب برای جذب و تربیت نیروی انسانی تلاش میکنند. حال جامعهای که نتواند چتر حمایتی خود را به روی این اقشار بگستراند بیشک از مدار توسعه بازخواهد ماند
ازآنجاییکه حزب ندای ایرانیان از بدو تأسیس، خود را حزبی اجتماعی معرفی کرده است لذا تعامل خود را بهصورت ارتباط جامعه -حزب بازتعریف کرده و تلاش کرده است تا در چرخهی ارتباطی میان ملت -دولت نقش واسطه را بازی کند، چراکه معتقد است با آموزش و حمایت از جامعهی آسیبپذیر میتوان جامعهای مترقی و توسعهیافته ایجاد کرد. که درنهایت منتج به حکمرانی خوب در بافتی توسعهیافته میشود.
در ایران بیش از ۱۰ میلیون نفر دارای معلولیت جسمی بوده که ۴ میلیون نفر آنها دارای معلولیت شدی هستند؛ یعنی با احتساب خانوارهای درگیر چیزی حدود ۴۰ درصد از جمعیت ایران درگیر این آسیب است. همین آمار تکاندهنده خود میتواند دلیلی باشد برای اینکه احزاب نیز در کنار دولت در پی توانمند نمودن این بخش از جامعه باشند تا این بخش نیز بتواند به لحاظ توسعهای در زمرهی بخش مولد جامعه قرار بگیرد. همین وضعیت در خصوص زنان سرپرست خانوار و یا کودکان کار نیز صادق است؛ بنابراین اگر در پی آن هستیم تا کشوری توسعهیافته را شاهد باشیم باید از مهارتهای آموزشی و حمایتی برای این اقشار نهایت استفاده را بکنیم
خوشبختانه حزب ندای ایرانیان با پیگیریهای مناسب و بهموقع تاکنون توانسته است اقداماتی به شرح زیر را انجام بدهد
حزب خواستار تسریع در تصویب لایحهی حمایت از حقوق معلولان و کودکان و نوجوانان شده است و در نامهای به دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستار تدوین سیاستهایی برای آموزش مسائل جنسی و حقوق کودکان و نوجوانان شده است و با دو رویکرد آموزش عمومی و آموزش اختصاصی شد.
اینها همه بیانگر آن است که حزب باید بتواند در راستای تحقق شعار حزبی با رویکرد اجتماعی اقدامهای عملیاتی خود را برای رسیدن به جامعهای مترقی و توسعهیافته انجام دهد. امید آن میرود که سایر احزاب و سازمانهای مردمنهاد نیز پا بهپای هم در پی چارهاندیشی برای این آسیب جدی باشند.