مطالب مرتبط با کلید واژه

علی بختیاری


مدیریت در مسیر تحول؛ راهکارهایی برای عبور از چالش‌های پیش رو

این روزها شاهد فشارهای حداکثری بر کشور در حوزه های اقتصادی و بین المللی هستیم ،در حالی سال ۱۴۰۳ را به پایان می بریم که واژگان اضطراب و ترس و عدم توانایی در تصمیم گیری ،غلظت بالایی در مراودات کلامی مردم را به خود اختصاص داده اند .بر همین اساس یادداشت زیر گریزی بر چرایی این شرایط از منظر مدیریت با نگاهی به سازمان ها و نقش آنهاست . در تولید،چرخه‌ای به نام چرخه حیات محصول وجود دارد که از مرحله تولد، رشد ، بلوغ و مرگ یا افول تشکیل می‌شود بر همین اساس می‌توان برای سازمان‌ها نیز اینگونه چرخه حیات را متصور شد به استناد همین چرخه می‌توان به جمع‌بندی رسید که یک سازمان خواه ناخواه این دوران را در قالب چرخه حیات خود طی خواهد کرد در مبحثی دیگر همین سازمان‌ها در تعامل مدام با محیط هستند در حقیقت سازمان متاثر از عوامل محیطی بیرونی خودش است به قسمی که این عوامل تعیین کننده اهداف ،برنامه‌ها و استراتژی‌های سازمان هستند عواملی همچون صنعت اقتصاد، سیاست، اصناف و گروه‌ها، بین الملل ،رقبا و غیره ،یک سازمان مدام در تعامل دوسویه با محیط پیرامونی خود است و سنسورها و حسگرهای این سازمان باید بتوانند به سرعت نسبت به اتفاقات بیرونی خود واکنش نشان دهند چنانچه نتواند واکنش به موقع به محیط و تغییرات آن نشان بدهد ،دیر یا زود در چرخه حیات خود به مرحله افول خواهد رسید درست شبیه نزدیک کردن دست به آتش ،چنانچه مغز نتواند از طریق سنسورهای موجود در انگشت پیام گرمایش را مخابره کند بلاشک دست نزدیک شده به آتش خواهد سوخت و این دقیقاً مثالی ملموس برای تمام نظام‌های حاکمیتی است با فرض بر اینکه آنها را شبیه به یک سازمان بدانیم یک نظام سیاسی باید بتواند در عین اینکه واکنش‌های به موقعی به اتفاقات پیرامون خود نشان می‌دهد از سوی دیگر شاخصه نوآوری را در ارائه خدمات یا ایده‌های خود داشته باشد و به تعبیری یکی از خاصیت‌های سازمان تاثیرگذاری‌اش بر محیط است از این رو نظام حاکمیتی باید با تولید محتوایی در خور آن هم در قالب لحظه ای همیشه ایده ی جدید ی برای مردم (استفاده کنندگان)داشته باشد .فرض کنید کارخانه‌ای که تولید کننده یک محصول است نتواند تولید خود را بر اساس تغییرات محیطی که همانا وجود رقبا و تنوع سایر محصولات مشابه است به روز رسانی کند بی‌شک محکوم به زوال خواهد بود. نظام حاکمیتی سیاسی نیز بر همین منوال باید حرکت کند. ایران و نظام حاکمیتی آن باید بداند که در شرایط حاضر باچالش‌های مهم اقتصادی و سیاسی وتغییرات روزانه مواجهه دارد و باید پاسخی درخور برای این تغییرات ارائه کند اگر احزاب ،دولت گروه‌های فعال اجتماعی و نظام حاکم سیاسی را حکومت بدانیم پس ناگزیر تمام این بخش‌ها باید بتوانند نقش خود را در ارائه ایده ی جدید مطرح کنند به عبارتی دیگر نظام حاکمیتی که متولی اداره حکومت و ملت است باید بتواند با دریافت به موقع پیام‌های مخابره شده به سیستم سازمانی و تحلیل مناسب آنها نسبت به برنامه‌ریزی و تدوین استراتژی مناسب جهت رسیدن به اهداف ،که همانا رشد و توسعه ی متوازن در همه زمینه‌های کشور می‌باشد گام بردارد این در حالیست که با تحلیل روند و بررسی سنوات گذشته متوجه می‌شویم که کشور درگیر بحران بزرگ اقتصادی و به عبارتی مدیریتی است که به سطحی از ناکارآمدی تنزل پیدا کرده است. افزایش بی‌رویه ی قیمت‌ها ،تورم لجام گسیخته و ایجاد شکاف‌های طبقاتی همه و همه بیانگر در پیش رو بودن بحران‌های بزرگ یا به عبارتی ابر چالش‌هایی است که اگر تصمیم مناسب و پاسخ به موقع برای آنها نداشته باشیم ناگزیر مرحله افول یا مرگ در تمامی سیستم‌ها و زیرسیستم های آن خواهیم رسید. اما برخی از راهکارهای لازم چیست ۱ ـ توجه ویژه به مقوله کارآمدی در مدیریت در تمامی عرصه‌های جامعه ۲ -داشتن نگاهی واقع بینانه به مسائل پیش آمده و اتفاقات رخ داده (پرهیز از شعار زدگی) ۳ـ تحلیل رویدادها که همانا از جانب محیط پیرامون به ما ارسال شده‌اند و اتخاذ راهکارهای منطقی درخور، با کمترین هزینه ممکن ۴ -تدوین اهداف در قالب اهداف کوتاه مدت ،میان مدت و بلند مدت برای رسیدن به چشم اندازی مناسب در سال‌های آتی ۵ - چابک کردن دولت و حذف وظایفی که می‌تواند به حوزه‌های خصوصی واگذار شود .اعتماد و بسترسازی مناسب برای بخش خصوصی آزاد کردن اقتصاد در شرایطی که اقتصاد دستوری است و در ایران نیز به کرات شاهد خطای این نسخه تجویزی برای اقتصاد بوده‌ایم ۷ -طرز تلقی منطقی از واژه ی تعامل و استفاده از مفهوم بازی‌های برد -برد، باید بدانیم که جهان عرصه ی تعامل در تمامی حوزه‌ها ست، چه اقتصادی و چه سایر حوزه‌های اجتماعی هر یک از طرفین تعامل در پی برد و پیروزی هستند ۸-بهره ور کردن دولت وزیر مجموعه ی آن در تمامی بخشها (تمرکز بر اثربخشی و کارایی) ۹-رسیدن به فهم و زبان مشترک با تمامی بازیگران حاضر در حوزه ی دولت -ملت (مردم و حاکمیت ) در خصوص منافع ملی ۱۰-مبارزه ی محسوس و ملموس با فساد اقتصادی و مالی در تمام حوزه ها (بازار پول و سرمایه) ودر پایان استفاده از واژه ی صبر و تحمل در جهت اجرای مناسب تمام برنامه های معقولانه . بی گمان به این لیست پیشنهادی ،موارد بی شمار دیگری نیز می توان افزود ،اما صرفا نمونه ای از راهکارهای پیشنهادی در اینجا ارائه شده است .

ادامه مطلب

ندای ایرانیان حزبی اجتماعی | علی بختیاری

مهندس علی بختیاری عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در یادداشتی می نویسد: ازآنجایی‌که حزب ندای ایرانیان از بدو تأسیس، خود را حزبی اجتماعی معرفی کرده است لذا تعامل خود را به‌صورت ارتباط جامعه -حزب بازتعریف کرده و تلاش کرده است تا در چرخه‌ی ارتباطی میان ملت -دولت نقش واسطه را بازی کند، چراکه معتقد است با آموزش و حمایت از جامعه‌ی آسیب‌پذیر می‌توان جامعه‌ای مترقی و توسعه‌یافته ایجاد کرد. که درنهایت منتج به حکمرانی خوب در بافتی توسعه‌یافته می‌شود.

ادامه مطلب