اصلاح روند انتخابات برای تحقق انتخابات برنامهمحور
محمدحسین شیخمحمدی معاون سیاسی حزب ندای ایرانیان در روزنامه شرق نوشت:
ایران امروز با بحرانهای بینالمللی، منطقهای و داخلی متنوعی روبهرو است. بحرانهایی مانند گسترش فقر، نابرابری اجتماعی، کاهش ارزش پول ملی، تحریمهای غیرقانونی آمریکا، بحران نظام بانکی، کاهش صادرات نفت، تحدید منابع ارزی کشور، بیکاری، بحران صندوقهای بازنشستگی، بحران منابع آب و خاک، بحران سلامت و…که همگی باعث شدهاند مردم روزهای سختی را سپری کنند. شرایط سختی که با توانمندیها، قابلیتها، ظرفیتها، پتانسیلها و منابع عظیم داخلی ایران همخوانی ندارد.
کمتر از شش ماه تا زمان برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران باقیمانده است. افراد مختلفی از جناحها و گروههای سیاسی بر اساس احساس تکلیف قصد ورود به صحنه رقابت انتخابات ۱۴۰۰ را دارند، با این حال تا به امروز هیچ برنامه مدون و قابلسنجشی وجود ندارد تا مشخص شود که آنها چه ایدهای برای عبور ایران از بحرانهای متعدد و بهبود وضعیت معیشتی مردم دارند. با گذشت چند دهه و تجربه چندین دولت و آزمون و خطای فراوان باید بپذیریم بدون برنامه منسجم، کارآمد و علمی نمیتوان کشور را به خوبی اداره کرد. بر همین مبنا کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باید مشخص کنند چه چارچوبی را برای مواجهشدن با بحرانهای اساسی کشور در نظر گرفتهاند و چگونه میخواهد آنها را حل و فصل کنند.
در نبود برنامه محوری، تصویری شفاف و قابل سنجش از نامزدهای انتخاباتی ارائه نمیشود، فضای هیجانی تشدید شده و رقابت تخریبی، موجسواری و رقیب هراسی افزایش مییابد. خروجی این روند تقلیل اهداف و برنامههای انتخاباتی به شعارزدگی، فریبکاری و تقویت فضای احساسی خواهد بود. شعارهای بدون پشتوانه برنامهای و گاهاً جذاب که در عمل نمیتوانند به بهبود وضعیت کشور کمکی کنند و عموماً وضعیت بحرانی را تشدید میکنند. در پایان هم اغلب رأیدهندگان نه بر اساس منطق و فکر که بر اساس احساسات تحریکشده، غیرواقعی و دستکاریشده، پای صندوق رأی رفته و دست به انتخاب میزنند.
آسیبشناسی انتخابات ریاست جمهوری ایران نشان میدهد یکی از بزرگترین دلایل و عوامل برنامه محور نبودن نامزدهای انتخاباتی، روند برگزاری انتخابات است. ساختار و روند فعلی انتخابات ایران بجای ایجاد فضای مطالبه گری سیاستی، یک فضای هیجانی کاذب را ایجاد میکند. برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری حدود ۲۰ الی ۳۰ روز فرصت پیشبینیشده است. مدتزمان کوتاه تبلیغات در عمل باعث شده امکان ارزیابی و تحلیل دقیق و علمی وعدهها و برنامههای نامزدهای انتخابات وجود نداشته باشد و سیاستهای نامزدها به بوته نقد کارشناسان و مردم گذاشته نشود. انتظار داریم در یک فاصله زمانی محدود و کوتاه ۲۰ روزه، مردم نسبت به انتخاب عالیترین مقام رسمی کشور پس از رهبری انقلاب به جمعبندی برسند.
مدتزمان طولانیتر و چندماهه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری میتواند این فرصت را فراهم سازد تا تمامی برنامهها، شعارها و وعدههای انتخاباتی به طور شفاف و دقیق توسط مردم، رسانهها، دانشگاهیان و احزاب مورد نقد و بررسی قرار گیرد و آگاهی عمومی مردم برای انتخاب فرد شایسته و اصلح افزایش یابد. یا حداقل اصلاحاتی در قانون ایجاد شود که کاندیداها ملزم شوند برنامههای خود را با توجه به واقعیتها و الزامات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه تدوین و چندین ماه پیش از برگزاری انتخابات در معرض عموم مردم قرار دهند. شاید بتوان از این طریق سطح رقابت انتخابات را از یک ماراتن انشایی با وعده و وعیدهای هیجانانگیزِ غیرِ قابلِ تحقق به یک رقابت تخصصی مسئله محور و مبتنی بر برنامه واقعی تغییر داد.
سالهاست جای برنامه محوری با شعار محوری و احساس تکلیفهای دقیقه نودی در انتخابات ایران عوض شده است. روندی که خروجی آن وضعیت فعلی کشور را رقم زده است. مجلس شورای اسلامی میتوانست بجای طرح سؤالبرانگیز و پر اشکال «اصلاح انتخابات ریاستجمهوری» که امروز در دستور کار دارد با همکاری احزاب، نخبگان، رسانهها، دانشگاهیان و جامعه مدنی، در راستای برنامه محوری و عمیقتر کردن سطح مباحث در رقابت انتخاباتی، به آسیبشناسی و اصلاح ساختار و روند اجرایی انتخابات ریاستجمهوری بپردازد. برنامه محوری انتخابات بهعنوان نقشه راهی در مسیر پیشرفت و توسعه پایدار میتواند فرصتی برای انتخاب شایسته و آگاهانه توسط مردم را فراهم کند.