اخبار

آخرین فرصت

شاید کمتر کسی فکر می کرد که دوران دولت سیزدهم به سه سال هم نرسد و شاید خوش بین‌ترین مخالفان دولت سیزدهم، عمر آن را چهار ساله تصور می کردند. اما با شهادت رئیس دولت سیزدهم، عمر دولت یکدست نو اصولگرا هم به پایان رسید. اگر از انتخابات و مصائب و مسائلش عبور کنیم، باید بگوییم امروز با رئیس جمهوری از طیف مقابل دولت گذشته رو به روییم. رئیس جمهوری که تمام تحول خواهان، معتدلین و اصولگرایان سنتی نیز به صورت عیان و پنهان از سرکار آمدنش استقبال کرده اند. اما سوال اصلی اینست که مسعود پزشکیان چطور توانست برخلاف دوره های گذشته که پیروزی کاندیدای میانه رو منوط به مشارکت بالای ۶۰ درصدی بود، پیروز انتخاباتی شود که به زحمت مشارکتش به ۵۰ درصد رسید؟ پاسخ سوال روشن است، مسعود پزشکیان با ویژگی های شخصیتی و فردی اش توانست چنگی به سبد آرایی بیاندازد که به صورت سنتی متعلق به اصولگرایان بود. باید گفت صداقت مسعود پزشکیان و ارجاعاتش به عدالت دینی که در از حفظ خواندن نهج البلاغه در مناظرات عیان بود، بر دل قشر مذهبی کلاسیک ایرانی نشست و با پای کار آمدن بخشی از مرددین، در مرحله دوم انتخابات را برد. اما آیا همین ۵۰ درصد مشارکت کننده در انتخابات برای پیشبرد اهداف دولت و حل ابرچالش‌های موجود کشور کافیست؟ پاسخ این پرسش قطع به یقین خیر است. دولت چهاردهم و شخص آقای پزشکیان کار بسیار سختی داشت حتی اگر مشارکت در انتخابات به صد درصد هم می رسید؛ مسائل کشور به قدری پیچ در پیچ، گره خورده و درهم است که اگر شرایط سیاست‌ورزی در ایران عادی بود هم بود، باز کردن این گره‌های کور شاید دهه ها زمان می برد و حالا که نیمی از واجدین شرایط نیز در انتخابات شرکت نکرده اند، کار دولت بسیار سخت تر نیز خواهد بود. به توصیفات بالا، انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ را هم باید اضافه کرد که قطعا گره‌ها کور تر و عملا کار را اگر نگوییم غیرممکن بلکه سخت تر هم خواهد کرد. حال باید چه کرد؟ اگر شرایط آنقدر دشوار است، اساسا چرا برای تغییر دوباره صندوق رای را انتخاب کردیم؟ مگر نه اینکه این امکان را پیشتر آزموده بودیم؟ باید در جواب این سوال نیز گفت چون راه حل دیگری نداشتیم. خوب یا بد، دل‌نشین یا تلخ، باید بپذیریم مسعود پزشکیان آخرین فرصت ما برای اصلاح وضعیتی بود که به گواه تمام کارشناسان در تمامی عرصه ها قابل ادامه دادن نبود. شکاف‌های اجتماعی، نزاع های داخلی، بحران های محیط زیستی، وضعیت اقتصادی، وضعیت فرهنگی، سیاست خارجی، سیل مهاجرت و... اگر با دست فرمان گذشته ادامه می یافت چیزی از ایران ما باقی نمی ماند و ما مسعود پزشکیان را انتخاب کردیم چون تنها راه حل تغییر شرایط و بهبود جمعی را در انتخابات می بینیم. اگر در چهار سال پیش رو آن قدری شرایط را بهبود بخشیدیم و توانستیم گامی رو به جلو برداریم، می توانیم روی مشارکت آن ۵۰ درصد دیگری که در انتخابات امسال نیامدند هم حساب کنیم، ولی اگر در را بر همان پاشنه ای چرخاندیم که در گذشته چرخانده بودیم، باید بدانیم که دیگر نباید روی مردم حساب کنیم. اگر توانستیم همان چند وعده نیم بند که در انتخابات دادیم را عملی کنیم مردم خواهند آمد، اما اگر همان ها را هم نتوانستیم انجام دهیم، دیگر خبری از مشارکت ۵۰ درصدی هم نخواهد بود. شاید حالا بهتر درک کنیم چرا آقای دکتر پزشکیان به دنبال اجماع سازی حاکمیتی برای حل چالش های کشور است. شاید حالا بهتر درک کنیم که چرا از وفاق ملی صحبت می کند و شاید حالا بیشتر از پیش بفهمیم که دلیل حمایت های همه جانبه رهبری و ارکان حاکمیت از آقای پزشکیان به چه علت است. علت اینست که همه فهمیده ایم بدون حضور مردم نمی توانیم و برای حضور مردم باید به خواسته هایشان توجه و آن ها را حل و فصل کنیم. و اما سخنی با آقای پزشکیان؛ اول کابینه اولین نشان از این است که رئیس جمهور مشکلات کشور را دیده و می داند که جامعه به دنبال تغییر است، اگر بپذیریم که کابینه وفاق قرار است اجماع سیاسی در سطح حاکمیت را فراهم آورد نباید وفاق با جامعه را فراموش کنیم؛ اگر جامعه به دنبال تغییر شرایط موجود در دولت سیزدهم نبود، کاندیداهای دیگر قطعا بهتر می توانستند راه گذشته را ادامه دهند. همانطور که قطعا وفاق ملی مهم است، نباید فراموش کرد که جامعه به دنبال تغییر است و اولین نمایه تغییر وضعیت کنونی، وزرای همکار رئیس جمهور هستند. دوم، اقدامات فوری در مواردی است که می تواند امید اجتماعی را افزایش دهد؛ مسائلی مانند فیلترینگ و... که بارها خود آقای پزشکیان بر مضر بودنش تاکید داشته، در صورت رفع آن در سال ابتدایی دولت، امید به آینده را در جامعه فزون خواهد کرد و می تواند دست دولت را نیز در ادامه برای حل چالش های موجود بازتر کند. و سوم، حل مسائل سیاست خارجی مانند لوایح FATF و برجام است که البته حل این چالش پارامترهای دیگری هم دارد که در این مقال نمی گنجد

ادامه مطلب

ضرورت تقویت کار حزبی و برگزاری انتخابات حزبی

نظام سیاسی هر کشور نیازمند سازوکارهایی است که بتواند مشارکت حداکثری مردم را فراهم کند، نمایندگی واقعی را تضمین نماید و به ثبات و کارآمدی سیستم بینجامد. در ایران، با وجود تلاش‌های صورت گرفته در سال‌های اخیر، هنوز چالش‌هایی در زمینه مشارکت سیاسی، تمرکززدایی و ثبات نظام سیاسی وجود دارد. یکی از راه‌حل‌های پیش‌رو، تقویت کار حزبی و اصلاح نظام انتخاباتی به سمت برگزاری انتخابات استانی و حزبی است. این یادداشت به بررسی این موضوع می‌پردازد که چرا این تغییرات می‌توانند به بهبود نظام سیاسی ایران کمک کنند. ۱. تقویت کار حزبی: احزاب سیاسی به عنوان نهادهای واسط بین مردم و حکومت، نقش کلیدی در سازماندهی افکار عمومی، ارائه برنامه‌های سیاسی و تربیت کادرهای سیاسی ایفا می‌کنند. در بسیاری از کشورهای دموکراتیک مانند آلمان و کانادا، احزاب به عنوان بازوی اجرایی دموکراسی عمل کرده‌اند. در ایران، تقویت احزاب می‌تواند به افزایش مشارکت سیاسی، کاهش فردمحوری در انتخابات و بهبود کیفیت نمایندگی مردم منجر شود. احزاب قوی می‌توانند با ارائه برنامه‌های بلندمدت، به ثبات سیاسی و کاهش تنش‌های انتخاباتی کمک کنند. ۲. انتخابات استانی: تمرکززدایی و توجه به مسائل محلی از جمله نیازهای اساسی نظام سیاسی ایران است. برگزاری انتخابات به صورت استانی می‌تواند به این هدف کمک کند. در کشورهایی مانند ایالات متحده و هند، انتخابات محلی و استانی باعث شده است که مسائل خاص هر منطقه بهتر پیگیری شود و سیاست‌های محلی با نیازهای واقعی مردم تطبیق داده شوند. در ایران نیز، برگزاری انتخابات استانی می‌تواند به تمرکززدایی و توجه بیشتر به مسائل مناطق مختلف کشور بینجامد. ۳. انتخابات حزبی و پاسخگویی: یکی از مضررات نظام انتخاباتی غیرحزبی در ایران، عدم پاسخگویی کافی افراد منتخب است. در سیستم‌های غیرحزبی، نمایندگان منتخب اغلب به صورت فردی عمل می‌کنند و ممکن است پاسخگویی لازم را به مردم نداشته باشند. اما در سیستم‌های حزبی، این احزاب هستند که باید پاسخگو باشند. احزاب به عنوان نهادهای جمعی، مسئولیت عملکرد نمایندگان خود را بر عهده می‌گیرند و در قبال وعده‌های داده‌شده به مردم پاسخگو هستند. این امر باعث افزایش مسئولیت‌پذیری و شفافیت در نظام سیاسی می‌شود. در کشورهایی مانند بریتانیا و ژاپن، سیستم‌های حزبی به ثبات سیاسی کمک کرده‌اند، زیرا احزاب به عنوان نهادهایی عمل می‌کنند که اختلافات را در درون خود مدیریت کرده و برنامه‌های بلندمدت ارائه می‌دهند. در ایران نیز، انتخابات حزبی می‌تواند به کاهش تنش‌های انتخاباتی و افزایش ثبات سیاسی کمک کند. با توجه به تجربه‌های موفق کشورهای دیگر، تقویت کار حزبی و برگزاری انتخابات به صورت استانی و حزبی می‌تواند به بهبود نظام سیاسی ایران کمک شایانی کند. این تغییرات می‌توانند مشارکت سیاسی را افزایش دهند، تمرکززدایی را تقویت کنند، به مسائل محلی توجه بیشتری نشان دهند و به ثبات سیاسی بینجامند. علاوه بر این، برگزاری انتخابات حزبی می‌تواند مشکل عدم پاسخگویی نمایندگان را حل کند، زیرا در این سیستم، احزاب مسئولیت عملکرد نمایندگان خود را بر عهده می‌گیرند و در قبال وعده‌های داده‌شده به مردم پاسخگو هستند. برای دستیابی به این اهداف، لازم است اصلاحات ساختاری در نظام سیاسی ایران صورت گیرد و فضای لازم برای فعالیت احزاب و برگزاری انتخابات استانی و حزبی فراهم شود. این گام‌ها نه تنها به بهبود کارآمدی نظام سیاسی کمک می‌کنند، بلکه می‌توانند اعتماد عمومی به نظام را نیز افزایش دهند.

ادامه مطلب
اقتصاد بدون نفت با میراثی ماندگار
یادداشت بهار آهنگریان عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان

اقتصاد بدون نفت با میراثی ماندگار

ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخص ها و دارایی های مشهود که در گذشته در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت، جای خود را به نوآوری، و توسعه فرهنگی و خلق روابطی تازه بواسطه ی  دارایی های فرهنگی عینی داده است. افتخار و انتخابی که میتواند به بهترین اقتصاد در کشورها بدل شود. در دنیایی که کشورها به سرعت در حال پیشرفت و توسعه ی اقتصادی و فرهنگی و آفرینش تمدن و ثبت برند فرهنگی برای خویش هستند ما با اتکا بر صادرات نفت از رقابت در صنعت گردشگری جا ماندیم و با افتخار کردن به آن بدلیل مدیریت ناکارآمد فقط وقتمان را هدر میدهیم. کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس بعنوان نمونه بدون پیشینه ی تاریخی قوی با مدیریت صحیح دائما در حال جذب سرمایه و سرمایه گذارانی هستند که بتواند به این ثروت مهم دست یافته و چه بسا با افزودن برند اصالت فرهنگی بر خویش سراغ قبضه کردن مواریث ما هم رفته اند.  همین امارات و قطر و عمان کوچک  چقدر دارای معماری سنتی و منحصر بفرد تاریخی اند؟  آیا هم اینک به معماری مدرن و زیبای شهرهایشان به تکنولوژی هایی که در مناسبات اقتصادیشان بکار برده و متکی اند؛ دقت کرده ایم؟ چقدر توجه کردیم که بدون داشتن هویت تاریخی و فرهنگی چگونه طی ۲۰ – ۳۰ سال تبدیل به قطب بزرگ گردشگری و سرمایه گذاری شدند.  و مایی که دائم از مدیریت جهانی صحبت میکنیم و از اشراف خویش بر کشورهای همسایه؛  در میان لابی های قدرتمند اعراب در مجامع بین المللی عقب نشسته و درگیر چالش های زیرساختی هستیم. کشورهای عربی بخاطر داشتن سیستم حمل و نقل مناسب، هتل‌های مجهز، ورزشگاه‌های پیشرفته، در رقابت با ما میزبانی جام ملت‌ها را میگیرند و یا میزبان بزرگترین رویداد ورزشی جهان میشوند و ما هنوز اندر خم چمن و زیر ساختهای یک ورزشگاه درمانده ایم.   اعراب با سرمایه گذاری خوب در قلب دنیا نفوذ میکنند و با درآمدهای میلیارد دلاری نفتی و غیر نفتی‌شان آسایش را به مردم‌شان هدیه میدهند و ما... به راستی ما با دلارهای نفتی‌مان چه کردیم؟ ما غافلیم که گردشگری به عنوان یک صنعت کاربر (متکی به نیروی کار) است که نه ‌تنها موجب بهبود قابل‌ توجه وضعیت اشتغال در مقاصد گردشگری می‌شود، بلکه به توسعه زیرساخت‌ها، حفظ منابع مالی و احیای اماکن گردشگری تاریخی و جدید نیز کمک کرده و باعث میشود مردم دنیا درک بهتری از یکدیگر داشته باشند،  به صلح و تحقق هدف «شهروندی جهانی» کمک میکند. و نقش مهمی در کاهش نگرش‌های کلیشه‌ای افراد نسبت به سایر فرهنگ‌ها را ایفا کند.  گردشگری پایدار می‌تواند آثار اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی، فرهنگی و حتی امنیتی مثبت و پایداری در ترویج فعالیت های بشردوستانه از خود در جوامع بر جای بگذارد. جز دولت نقش مردم و بخش خصوصی  را نباید نادیده گرفت. رشد صنعت گردشگری و حفاطت از میراث فرهنگی و بناهای باستانی و تاریخی و صنایع دستی میتواند انگیزه ی این حس عقلایی و همدلی مردم با یکدیگر و دولت ها با مردم را بهبود بخشد و با تولید ناخالص داخلی کشور از طریق جاذبه های گردشگری میراث فرهنگی، هنرهای دستی و فرهنگ ناملموس( زبان موسیقی) روح تازه ای به کالبد فرهنگی و اجتماعی و اقتصاد ما دمیده شود. درآمدهای ارزی حاصل از گردشگری همچنین میتواند در سایر بخش ها سرمایه‌گذاری و از این طریق نیز به بهبود رشد اقتصادی منجر شود.    بهره برداری درست از منابع بزرگ گردشگری و با تامین امنیت گردشگران و ایجاد هر بهانه ی فرهنگیِ دیگری مدت زمان اقامت آنها را افزایش داد. زیرا توجه به امنیت گردشگر بسیار مهمتر از تعداد گردشگران است. اینکار خود سبب توجه دنیا و رشد آن میشود. گردشگری سلامت در این میان با توجه به تخصص و تبحر و تجهیزات پزشکان ما یکی از بهترین منابع جذب گردشگران سلامت است و بهانه ای برای دوام و ارتقاء صنعت توریسم در ایران. و سخن آخر اینکه با تسهیل مجوزات و ارائه خدمات و حذف چالش های ارگان هایی که با موازی کاری مسیر دراز و کسل کننده را پیش روی سرمایه گذاران میگذارند مشارکت مردمی را قوت بخشید. با الگویِ بی تعارف، دست از تکلف و دست اندازهای غیرمعمول برداشت و دست بکاری زنیم که در این مقوله غصه سرآید. که به یقین بدون مدیریت شایسته و متعهد و متخصص و حمایت از مردم و برقراری عدالت اجتماعی در تمامی سطوح هیچ تحولی در ما و سرزمین‌مان صورت نخواهد گرفت.  

ادامه مطلب

نامه حزب ندای ایرانیان به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام: تصویب لوایح FATF، گامی برای شفافیت مالی، کاهش فساد و بهبود جایگاه ایران در نظام مالی جهانی

ادامه حضور ایران در لیست سیاه FATF محدودیت‌های جدی در دسترسی به نظام مالی جهانی ایجاد کرده و تأثیرات زیانباری بر هزینه‌های مبادلات مالی، بهره‌وری اقتصادی و توان رقابتی کشور گذاشته است.

ادامه مطلب
نامه حزب ندای ایرانیان به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام: تصویب لوایح FATF گامی برای شفافیت مالی، کاهش فساد و بهبود جایگاه ایران در نظام مالی جهانی

نامه حزب ندای ایرانیان به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام: تصویب لوایح FATF گامی برای شفافیت مالی، کاهش فساد و بهبود جایگاه ایران در نظام مالی جهانی

نامه حزب ندای ایرانیان به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام: تصویب لوایح FATF، گامی برای شفافیت مالی، کاهش فساد و بهبود جایگاه ایران در نظام مالی جهانی به نام خدا اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، با سلام و احترام، استحضار دارید در جهانی که اقتصادها به‌طور روزافزون به یکدیگر وابسته می‌شوند و مرزهای جغرافیایی اهمیت کمتری پیدا می‌کنند، هیچ کشوری نمی‌تواند در انزوا به رشد و توسعه پایدار دست یابد. جمهوری اسلامی ایران نیز برای تحقق اهداف کلان توسعه‌ای خود به تعامل سازنده با جامعه جهانی نیازمند است. این تعامل نه‌تنها به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ساز تقویت جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی خواهد بود. یکی از چالش‌های عمده پیش‌روی کشور، مشکلات ناشی از محدودیت‌های ارتباطات بانکی و مالی با سایر کشورها است. این مشکلات به‌ویژه در شرایطی که ایران در لیست سیاه FATF قرار دارد، تشدید شده و دسترسی به بازارهای جهانی را به‌شدت محدود کرده است. این محدودیت‌ها، نه تنها تبادلات مالی و تجاری کشور را مختل کرده، بلکه فشارهای اقتصادی قابل‌توجهی را بر مردم و فعالان اقتصادی تحمیل کرده است. با توجه به شرایط حساس اقتصادی کشور و فشارهای ناجوانمردانه خارجی، ضروری است رفع موانع موجود به‌عنوان یکی از اولویت‌های اساسی نظام سیاسی تلقی شود. لازم است جهان بداند جمهوری اسلامی ایران امروز بیش از هر زمان دیگری خواهان گشایش در روابط بین‌المللی و کاهش تنش‌ها است تا فضایی مساعد برای رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم فراهم شود. مردم ایران با انتخاب دولتی که تعامل سازنده با دنیا را به‌عنوان یکی از محورهای اصلی خود معرفی کرده‌اند، نشان داده‌اند که سیاست‌هایی مبتنی بر همکاری و هم‌افزایی جهانی را ترجیح می‌دهند. حزب ندای ایرانیان معتقد است پیوستن ایران به استانداردهای FATF نه تنها یک تصمیم فنی، بلکه یک ضرورت ملی است. پیش از این، در فروردین ۱۴۰۰، طی نامه‌ای رسمی از مجمع تشخیص مصلحت نظام درخواست کرده بودیم که با تسریع در تصویب لوایح مربوط به FATF، مسیر تعاملات اقتصادی کشور را هموار سازند. امروز، پس از گذشت زمان، آثار منفی عدم تصویب این لوایح بر اقتصاد کشور و زندگی روزمره مردم به‌وضوح قابل مشاهده است. ادامه حضور ایران در لیست سیاه FATF محدودیت‌های جدی در دسترسی به نظام مالی جهانی ایجاد کرده و تأثیرات زیانباری بر هزینه‌های مبادلات مالی، بهره‌وری اقتصادی و توان رقابتی کشور گذاشته است. این وضعیت، شرکت‌های ایرانی را مجبور به استفاده از مسیرهای پرهزینه و غیرشفاف کرده و امکان بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی را کاهش داده است. حتی شرکای تجاری مهمی نظیر روسیه و چین نیز به دلیل این محدودیت‌ها، نتوانسته‌اند همکاری‌های اقتصادی خود را با ایران به سطحی مطلوب برسانند. تصویب لوایح FATF می‌تواند به ارتقای شفافیت مالی، کاهش فساد و بهبود جایگاه ایران در نظام مالی جهانی کمک شایانی کند. این اقدام همچنین با ایجاد اعتماد بیشتر در جامعه جهانی، فرصت‌های جدیدی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تسهیل تجارت بین‌المللی فراهم خواهد کرد. از سوی دیگر، پذیرش این استانداردها پیام روشنی از تعهد ایران به اصول بین‌المللی ارسال خواهد کرد و زمینه‌ساز گسترش تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی کشور خواهد بود. حزب ندای ایرانیان بر این باور است که تصویب FATF هرچند تمامی مشکلات اقتصادی کشور را برطرف نخواهد کرد، اما گامی اساسی در مسیر کاهش فشارهای خارجی و تقویت زیرساخت‌های اقتصادی کشور است. این تصمیم، با ارتقای شفافیت مالی و مقابله با مسیرهای پرهزینه و غیرشفاف، می‌تواند فضایی مطمئن‌تر برای فعالیت‌های اقتصادی و تجاری ایجاد کند. همچنین، این امر به کاهش هزینه‌های مبادلات مالی و تسهیل دسترسی به منابع مالی بین‌المللی منجر خواهد شد. در شرایطی که اقتصاد کشور با چالش‌های متعدد مواجه است، اتخاذ تصمیمات اساسی و شجاعانه از سوی نهادهای مسئول ضروری است. انتظار می‌رود اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام با درک اهمیت و حساسیت این موضوع، با رویکردی کارشناسی و مسئولانه، مسیر تصویب این لوایح را هموار سازند. این اقدام می‌تواند به‌عنوان نمادی از وفاق و همدلی ارکان نظام در راستای تأمین منافع ملی و بهبود شرایط اقتصادی کشور تلقی شود. در پایان، حزب ندای ایرانیان بار دیگر ضمن تاکید بر اهمیت این موضوع، آمادگی خود را برای همکاری و ارائه نظرات کارشناسی اعلام می‌دارد. امیدواریم با تصمیمات مدبرانه و دوراندیشانه، شاهد گشایش‌های مؤثر در عرصه اقتصادی کشور باشیم. با احترام، حزب ندای ایرانیان

ادامه مطلب

بیانیه پایانی هشتمین مجمع عمومی سالیانه حزب ندای ایرانیان

بسم الله الرحمن الرحیم ده سال از تولد حزب ندای ایرانیان می‌گذرد؛ ده سالی که در کورانِ حوادث، این حزب را از یک ایده به یک جریان، و از یک جریان به یک گفتمان ملی تبدیل کرده است. امروز و در پایان هشتمین مجمع عمومی خود، نه فقط به گذشته‌ای که پشت سر گذاشتیم، بلکه به افقی که پیش رو داریم می‌نگریم؛ افقی که امید، اصلاح، و توسعه پایدار ستون‌های اصلی آن است. در چنین مسیری، هشتمین مجمع عمومی حزب ندای ایرانیان، فرصتی بود برای مرور یک دهه کنشگری با هدف بهبود خواهی، تقویت اصلاحات تدریجی و ایجاد وفاق ملی در جهت منافع مردم؛ یک دهه پر فراز و نشیب، که کورانِ حوادثش نه تنها بستر زاینده‌ای برای بلوغ یک حزب بود؛ بلکه، متر و معیار مناسبی برای سنجشِ اعتبار شعارها و آرمان‌های ندائی به دست داد که برخی از آن‌ها اکنون بخشی از گفتمانِ غالب فعالان مدنی، و زبانِ رایجِ مطالبات عمومی مردم شده است. حزب ندا در سال ۱۳۹۳ با رویکرد تعامل و مدارا، اصلاحات گام به گام و توسعه پایدار تأسیس شد. این رویکرد نماینده باور و اراده جوانان اصلاح‌طلبی بود که قصد داشتند با درس گرفتن از تجربیات تاریخی، در مسیری تعامل‌گرا و توافق ساز قدم بردارند. همان‌گونه که در بیانیه هیئت مؤسسان حزبی آمده بود، قصدِ ندای ایرانیان ایجاد چرخشی گفتمانی در هندسه روابطِ نیروهای مدنی و سیاسی در ایران بود تا جغرافیای سیاست را از «تنش و نزاع» که موجب «تعطیلِ سیاست‌ورزی قانونی و انسداد در فضای سیاسی» می‌شود، به «گفتگو و افزایش تعاملات فردی و گروهی» دگرگون کند، تا شرایط تکوین یک «حوزه عمومی فعال و پویا» فراهم گردد. ما باور داشتیم و داریم تعریفِ سیاست بر مبنای «تخاصم» ناخواسته آب به آسیای اقتدارگرایی می‌ریزد و راه فهم سیاست بر محوریّت «تفاهم» را می‌بندد که نتیجه قهری و محتوم آن چیزی نیست جز به «محاق رفتن آزادی و دموکراسی.» بنابراین حزب ندای ایرانیان با فهمیِ اصلاح‌طلبانه از سیاست، و با عنایت به تعهدی نقض‌ناشدنی به «منافع ملی» و «حقوق شهروندی» آغاز به کار کرد و در طی یک دهه کوشید ضمن تعاملِ با نظام سیاسی و گفتگو با جناح‌های مختلف همسو و غیرهمسو، به واسطه تمامی ابزارهای مدنی و قانونی موجود، صدایِ مردم و پیگیر حقوق و مطالباتشان باشد. کارنامه ده ساله حزب نشان داده است که هیچ‌گاه منافعِ فردی و جناحی را بر حقوقِ مردم و اولویت‌های ملی ترجیح نداده‌ایم و کماکان به آرمانِ لحظه تأسیس و رویکرد و مرامنامه حزب پایبندیم. برای یک نهاد مدنی ده ساله، بسی مایه تأسف است که می‌بیند نه تنها بحران‌ها و ابر چالش‌های ایران در این سال‌ها کم نشده، بلکه تشدید و تعمیق نیز شده است. ابر چالش‌های اقتصادی و معیشتی و سیاسی و زیست‌محیطی داخلی، و تشدید تنش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، موقعیتِ فعلی ایران را در «وضعیتِ توأمانی و هم‌زمانی بحران‌هایِ موازی» قرار داده که شوربختانه تقارنِ این بحران‌ها موجب شده برآیند نیروهایِ آن‌ها بر یکدیگر تأثیر بگذارد و منجر به تشدید خود به خودی بحران‌ها گردد. مازوت‌سوزی و ناترازی برق و آلودگی هوا؛ و یا خشک‌سالی و فرونشست زمین و اعتراضاتِ آب‌پایه، می‌تواند یکی از ده‌ها مثال برای این وضعیت باشد. شرایطِ تورمی و چالش‌های معیشتی، ویترینی است که از جهتی همه این بحران‌ها را بازنمایی می‌کند. افزایش چشمگیر نرخ تورم در کالاها و خدمات ضروری، تأثیرات منفی و بلندمدتی بر کیفیتِ زندگی طبقات ضعیف و متوسط کشور به همراه داشته و دارد. این شرایط نه تنها به تشدید نابرابری‌ها منجر شده، بلکه تهدیدی جدی برای پایداری اجتماعی و اقتصادی ایجاد کرده، تا جایی که پتانسیلِ ناآرامی‌های اجتماعی را به شدت افزایش داده است. بدیهی است نمی‌توان کبک‌صفت، سر به زیرِ برفِ امروز و فردا کردن‌ها و روزمرگی فروبُرد و این شرایط را به امان روزگار رها کرد. به جِد بر این باوریم که اگر اصلاحات اساسی در سیاست‌های اقتصادی و نظامِ حکمرانی کشور انجام نشود و نظام سیاسی تصمیمات سخت اتخاذ نکند، این بحران‌های موازی در کنار تداوم تحریم‌های خارجی و سو مدیریت‌ها و ناکارآمدی‌های داخلی، ایران را به درون گرداب‌هایی خواهد کشید که شاید رهایی یافتن از آن غیرممکن باشد. با همۀ این احوال باید توجه داشت که همیشه و هماره «سیاست» و «امید» با یکدیگر گره خورده‌اند. هر وضعیتی در درون خود مستعد فرصت‌هایی است که ممکن است زمینه‌ساز تغییرات شگرف بشود. فضای سیاسی ایران، سال ۱۴۰۳ را در حالی آغاز کرد که قهر بخش‌های گسترده‌ای از مردم با صندوق‌های رأی به مُنتهای خود رسیده بود تا جایی که در دور دوم انتخابات مجلس تهران، تنها هشت درصد در آن مشارکت کردند. اما وقتی با اتفاقی ناخواسته، انتخابات ریاست جمهوری یک سال زودتر برگزار شد، اگرچه در آغاز، شاهد غلبه گفتارِ تحریم‌گرایانه بر فضای انتخاباتی بودیم، اما بحمدالله عقلانیتِ سیاسیِ عمومیِ جامعه مزایا و فواید حضور فعالانه در انتخابات را به انفعالِ تحریم‌گرایی ترجیح داد تا دکتر پزشکیان با گفتمان وفاق به عنوان رئیس‌جمهور ایران به پاستور برود. اگرچه لفظ «وفاق» اکنون با گفتمان رئیس‌جمهور محترم پیوند خورده است، ولی این ادبیات در ده سال گذشته در مواضع و دیدگاه‌های حزب ندای ایرانیان به آن‌جا و انواع مختلف تکرار و باز تکرار شده است. از همین رو، حزب ندا نه تنها به اصلِ استراتژی و گفتمان «وفاق» نقدی ندارد، بلکه خود را از مُروّجان، مُبلغان و پیشگامان چنین منش و روشی می‌داند. با این حال، خوف آن داریم که مفهوم «وفاق» به تقسیم کیک قدرت تقلیل پیدا کند و دولت به جای اِجماع بر سر پیگیری مطالبات مردم و وعده‌های انتخاباتی‌اش در عمل تبدیل به شرکتِ سهامی برندگان و بازندگان انتخابات چهاردهم گردد. ما عمیقاً باور داریم وفاق صرفاً وقتی معنا خواهد داشت که اولاً شکاف بین دولت و ملت ترمیم شود؛ و ثانیاً، دولت تجلی اراده عمومی برای حل مشکلات باشد. بر این اساس، وفاق ملی باید همراهی قوای سه‌گانه و نهادهای حاکمیتی برای «صرفاً» حل مسائل و مشکلات مردم باشد. لذا اصرار نمایندگان مجلس، بر برخی مصوبات ناسازگار با مطالبات مردم، نه تنها بر خلاف ایده وفاق است، بلکه در عمل به شکست آن منتهی خواهد شد و این سیگنالِ خطرناک را به جامعه ارسال خواهد کرد که قرار نیست به واسطه صندوق رأی چیزی تغییر کند. از طرفی سماجت و پافشاری برخی نمایندگان مجلس برای حفظ مدیران نالایق دولت قبل و یا انتصاب مدیرانی ناشایست، افکار عمومی را بیش از پیش سرخورده و ناامید خواهد کرد و همین روزنه‌های امید و شادابی در کشور را مسدود خواهد کرد. در این خصوص ضمن اینکه از وزرا و مقامات عالی دولت می‌خواهیم تسلیم فشارهای باندی، قومی، طایفه‌ای و سیاسی نمایندگان مجلس در عزل و نصب‌ها نشوند، هشدار می‌دهیم جلوه‌های ناامید سازی مردم را از هم‌اکنون مشاهده می‌کنیم و بیم آن داریم انتصابات دور از انتظار و عدم ارائه دستاورد مناسب در یک سال آینده به ناامیدی شمار قابل‌توجهی از شهروندان خواستار تغییر و بهبود منجر شده و صندوق رأی را از کانون توجه شهروندان، تحول‌خواه خارج کند. در این شرایط شک نداریم ناامید کردن مردم از صندوق رأی، از یک‌سو موجب تضعیف جمهوریتِ نظام را فراهم می‌کند، و از سویی دیگر، در این شرایطِ خطیرِ منطقه‌ای دشمنان ایران را به تداوم اقداماتِ خصمانه‌شان گستاخ‌تر می‌کند. دشمنان ایران و اسلام، در ماه‌های گذشته، عداوت و سبعیت را به اوج خود رساندند و در خیال خام‌شان کوشیدند تا امنیت ایران را به مخاطره اندازند و خاک مقدس کشورمان را مورد تجاوز قرار بدهند. ولی به لطف مجاهدات‌های شیر مردان ارتش و سپاه پاسداران، و به لطف توان موشکی کشور، که میراث گران‌قدر سربازانِ بی‌ادعایی همچون شهید تهرانی‌مقدم است، دشمنان ایران و در رأس آن‌ها، اسرائیل و آمریکا، مبهوتِ قدرت‌نمایی نظامی کشور شدند و خطای محاسباتی خود را دریافتند. حزب ندای ایرانیان ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدای عزیز این درگیری‌های نظامی، و با تأکید بر حفظ امنیت کشور و پاسخگویی مقتدرانه به هرگونه تجاوز خارجی، درعین‌حال بر ضرورت یافتن راه‌حل‌های دیپلماتیک نیز تأکید دارد و اقداماتِ توأمانِ «دیپلماسی و میدان» را کلید مهارِ تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی علیه ایران می‌داند. ایران تمامِ سهمِ ما از دنیاست که برای حفظِ آن، ما نوادگانِ کاوه و هم‌نسلانِ همّت، با وضویِ غیرت و عشق، نمازهایِ خون در خونین‌شهرها خوانده‌ایم؛ در این مسیر صعب، سر داده‌ایم؛ اما خاک نه! تحولات داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی، در تمامی ابعاد آن، از تغییرات زیست محیطیِ مانند گرمایش زمین تا تغییرات جامعه‌شناختی و گُذارهای بین‌انسلی، و حتی تغییرات فناورانه‌ای مانند ظهور رمزارزها که حاکمیتِ کلاسیک‌ها دولت‌ها را به چالش کشیده‌اند نشان می‌دهد که دنیای امروز به نسبت یک دهه گذشته تغییرات ساختاری قابل‌توجهی داشته است. این تغییرات و تحولات ضرورتِ «پوست‌اندازی» احزاب و جریان‌های سیاسی و نظام مدیریتی کشور را ایجاب می‌کند. ندا پیش از این از چنین ضرورتی سخن گفته بود. اکنون این مهم نیز می‌تواند یکی از اضلاع گفتمان وفاق باشد و توسط دولت و نظام و همه فعالان سیاسی دنبال شود. با عنایت به این حدیث نبوی که فرمود «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» باید گفت که «تغییر کنیم قبل از آن‌که تغییر بر ما تحمیل شود!» اکنون که دولت پزشکیان یکصد روز نخست خود عمر را سپری کرده و بر مصادر امور مستقر شده، یادآوری این نکته بی‌وجه نیست که ندا اولین حزبی بود که در اولین روزهای کاندیداتوری و در آن شرایط یاس‌آور، شجاعانه از دکتر پزشکیان حمایت کرد، اما در همان بیانیه حمایت نیز متذکر شد که حمایتِ ما مشروط و صرفاً تا آنجایی باقی است که شاهد پیگیری شعارها و وعده‌های انتخاباتی به نفع مردم باشیم. بنابراین به تأسی از امیرالمومنین (ع) و به تبعیت از همان نهج‌البلاغه‌ای که بر زبان و گفتار دکتر پزشکیان جاری است، تأکید می‌کنیم که در این مسیری که دست یاری داده‌ایم حتماً تا پایان «الْوَفَاءُ بِالْبَیْعَت» خواهیم داشت، اما «النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیب» را فراموش نمی‌کنیم؛ و از همین رو «متحد و منتقد» دولت خواهیم ماند. معیار ما برای این «وفاداری در عین انتقادگری» چیزی نیست جز حرکت دولت در مسیر «توسعۀ پایدار» و حل مشکلات مردم و بحران‌های ایران. با توجه به نکات فوق‌الذکر و توصیف‌ها و تبیین‌هایی که ارائه شد، حزب ندای ایرانیان موارد زیر را برای بهبود وضعیت کشور پیشنهاد می‌کند: ۱- ازآنجایی‌که بحران‌های ایران به‌قدری پیچیده و متداخل شده که حتی خوش‌بین‌ترین تحلیلگران نیز قادر به ترسیم افقی روشن و امیدوارکننده برای آینده جامعه ایرانی نیستند، لذا ضرورت بازنگری اساسی در نظام حکمرانی و اتخاذ رویکردهایی نوین و تجدیدنظر در راهبردهای کلان باید مدنظر قرار بگیرد. ۲- حزب ندای ایرانیان از دولت چهاردهم می‌خواهد که با نگاهی عمیق و راهبردی به مشکلات بنیادی جامعه، به‌ویژه در زمینه تبعیض‌های ساختاری، محرومیت‌های اقتصادی و اجتماعی و حذف گروه‌های مختلف توجه کند. غفلت از این مسائل می‌تواند به تضعیف انسجام اجتماعی و افزایش نابرابری‌ها منتهی شود. ۳- ما اصلی‌ترین بحران کشور را «تعطیلِ توسعه» و تداوم سیاست‌گذاری «روزمره‌گرا» می‌دانیم. از همین رو، خواهان آنیم تا کشور به ریل توسعه بازگردد و دولت باید به‌جای تمرکز صِرف بر امور جاری، تنظیم‌گری و برنامه‌ریزی برای توسعه را نیز در دستور کار قرار بدهد. برای این منظور در کنار تقویت مشارکت مردمی، تضمین حاکمیت قانون و اصول حکمرانی خوب، باید به افزایش تعاملات مؤثر و همکاری‌های منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و بین‌المللی نیز توجه نشان داد. کنگره هشتم حزب ندای ایرانیان، و مراسم دهمین سالگرد تأسیس حزب، فرصتی بود تا به تأملی نقادانه در کنشگری یک دهه‌ای ندایی‌مان بپردازیم و با خود-انتقادگری و توجه به نقدهای مشفقانه دوستان، و حتی التفات به نقدهای تند و گاه غیرمنصفانه رقبا، ضمن بازخوانی منتقدانه گذشته، به طرح‌ریزی خلاقانه آینده، با توجه به مقتضیات و امکانات، بپردازیم. به همین منظور، حزب ندا رویکرد کوتاه‌مدت (یک سال آینده) خود را این‌گونه ترسیم می‌کند: ۱- ندای ایرانیان، ندای مردم بود و خواهد ماند، و مطالبه‌گرانه تحقق شعار «تعامل و مدارا، اصلاحات گام به گام و توسعه پایدار» را همچنان پیگیری خواهد کرد. ۲- حزب ندای ایرانیان با تأکید بر توانمندی‌های جوانان متخصص و متعهد ایرانی، خواهان ایجاد تحولی بنیادین در نظام حکمرانی کشور است و برای برون رفت از شرایط فعلی، و حرکت به سمت توسعۀ پایدار، این تحول را در گفتگو با نخبگان و ارکان قدرت در ایران دنبال خواهد کرد. ۳- ما متعهد به نظارت مستمر و نقادانه بر اقدامات سیاست‌گذاران و مسئولان اجرایی کشور هستیم و بر این باوریم که دفاع از حقوق شهروندان و تحقق منافع ملی، نیازمند بازنگری در سیاست‌ها و اصلاح فرآیندهای حکمرانی است. ۴- به عنوان یکی از ارکان پیشرفت، و برای بهبود وضعیت مردم بویژه اقشار فرودست، ارتقا عدالت اجتماعی را با تمام توان خود دنبال خواهیم کرد .۵- همواره در کنار مردم خواهیم بود و تا سر حد توان از حقوق ملت و منافع ملی ایران عزیز دفاع خواهیم کرد. ۶- هم‌زمان با آغاز یازدهمین سال فعالیت حزبی، اعضای ندای ایرانیان بار دیگر با آرمان‌های این حزب و رویکرد اصلاح طلبانه‌اش و مهم‌تر از همه با مردم و تعهد به پیگیری مطالبات آن‌ها، تجدید بیعت خواهند کرد. ۷- ندای ایرانیان، حزب امید و تحول است؛ صدایی که از قلب جوانان این سرزمین برمی‌خیزد و به آینده‌ای روشن‌تر برای ایران می‌اندیشد. ما وفاق ملی را هدف و مقصود غایی نمی‌دانیم، بلکه معتقدیم وفاق ملی چراغ راه سیاست‌ورزی امروز ماست؛ چراغی که مسیر تعامل، تفاهم و پیشرفت را برای ایران عزیز هموار می‌سازد. در این راستا می‌کوشیم از روشنایی این چراغ مراقبت و صیانت کنیم. ۸- حدود شش ماه تا برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا زمان باقی است. بر این باوریم، صندوق رأی، سنگ بنای جمهوریت است. با هر رأی، سرنوشت خود و آینده فرزندان‌مان رقم می‌خورد و ناامیدی از این مسیر، تنها به سود آنان است که منافع ملت را قربانی می‌کنند. حزب ندای ایرانیان در ماه‌های پیش رو خواهد کوشید با حضور فعالانه، شایسته‌ترین کاندیداها را شناسایی کرده و با قوت و قدرت در انتخابات شورای شهر حضور مؤثر داشته باشد. در این مسیر، دست یاری به سوی همه متخصصین شهری و دلسوزان کشور دراز می‌کنیم. ۹- حزب ندای ایرانیان برای برگزاری گفت-و-گوهایی در سطح ملی، میان نخبگان و جریان‌های سیاسی در جهت حل بحران‌های اساسی ایران اعلام آمادگی می‌کند. ۱۰- بر اساس اصول دینی و مسئولیت‌های حزبی‌مان، «امربه‌معروف» حزبی را ارائه پیشنهادهای سازنده به دولت، و نقد بی‌پرده دولت را «نهی از منکرِ» حزبی دانسته و آن را «تکلیفِ شرعی» در عرصه «امور عمومی» می‌دانیم. در پایان ضمن تشکر از همه کسانی که در این راه پر خار و خطرِ تحزب و کنش سیاسی، در یک دهه گذشته، به هر نحویی از آن‌جا کنار حزب ندا بوده‌اند، اعمِّ از مؤسسان، اعضای اصلی در سطوح مختلف، و هواداران؛ سزا است تا به یاد داشته باشیم «ندا» چیزی نیست جز اجتماع همدلانه همه شما عزیزان؛ همه شما دختران و پسران، زنان و مردان ایرانی که به عشق این آب و خاک، و از برای آبادانی و سربلندی آن، روز و شب می‌کوشید. ایران، وطن ما، به عشق و اراده فرزندان خود برای سربلندی و آزادی تکیه دارد. جاوید باد ایران عزیز!

ادامه مطلب
بیانیه حزب ندای ایرانیان به مناسبت اعلام آتش‌بس در نوار غزه

بیانیه حزب ندای ایرانیان به مناسبت اعلام آتش‌بس در نوار غزه

متن پیام به شرح زیر است: حزب ندای ایرانیان با ادای احترام به ایستادگی ملت فلسطین و شهدای مقاومت، اعلام توافق آتش‌بس میان نیروهای مقاومت و رژیم صهیونیستی را نمادی از شکست سیاست‌های تجاوزکارانه این رژیم و نشانه‌ای از توانایی و استقامت ملت فلسطین در برابر جنایات مداوم صهیونیست‌ها می‌داند. این دستاورد ارزشمند، برگ زرینی در تاریخ مبارزات آزادی‌خواهانه مردم فلسطین است که مقاومت را به‌عنوان نیرویی شکست‌ناپذیر به جهانیان معرفی کرد. مردم غزه با ایستادگی بی‌نظیر خود ثابت کردند که هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند اراده آهنین آن‌ها را در دفاع از سرزمین و حقوق اساسی‌شان تضعیف کند. شکست رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف خود، از جمله «نابودی کامل حماس»، «آزادی گروگان‌ها بدون پذیرش آتش‌بس» و «اشغال کامل نوار غزه»، نشان‌دهنده ضعف و ناپایداری این رژیم جعلی است. این ناکامی‌ها تأکیدی است بر این‌که اراده و اتحاد ملت فلسطین همچنان به‌عنوان سدی استوار، تمامی نقشه‌های تجاوزکارانه را خنثی کرده و سقوط رژیم صهیونیستی را تسریع می‌کند. همچنین شایسته است از رهبران برجسته مقاومت یاد کنیم که با خون خود پرچم ایستادگی و عزت را برافراشته نگه داشتند. حزب ندای ایرانیان همواره بر این باور بوده که دفاع از حقوق ملت‌های تحت ستم و مقابله با بی‌عدالتی، وظیفه‌ای انسانی و اخلاقی است. ما به آینده‌ای روشن برای فلسطین ایمان داریم؛ روزی که آزادی به خاک این سرزمین بازگردد و اشغالگران مجبور به ترک آن شوند. این پیروزی نهایی، ان‌شاءالله با استقامت و شجاعت مردم فلسطین به‌زودی محقق خواهد شد. حزب ندای ایرانیان از جامعه جهانی و دولت‌های اسلامی درخواست می‌کند بازسازی زیرساخت‌های حیاتی غزه و تأمین نیازهای اساسی مردم این منطقه را در اولویت اقدامات خود قرار دهند. غزه بیش از یک سال و سه ماه تحت شدیدترین ویرانی‌ها قرار داشته، در حالی که نهادهای بین‌المللی با سکوت خود تنها نظاره‌گر این جنایات بوده‌اند. اکنون زمان آن فرارسیده است که جامعه جهانی و کشورهای اسلامی با اقدامات فوری و مؤثر، گامی جدی در کاهش رنج مردم غزه و بازسازی این سرزمین بردارند.

ادامه مطلب
بیانیه حزب ندای ایرانیان به مناسبت اعلام آتش‌بس در نوار غزه

ما به آینده‌ای روشن برای فلسطین ایمان داریم

حزب ندای ایرانیان با انتشار پیامی، ضمن تمجید از مقاومت و پیروزی مردم فلسطین، از اعلام توافق آتش‌بس در نوار غزه استقبال کرد و از جامعه جهانی و دولت‌های اسلامی خواست، بازسازی زیرساخت‌های حیاتی غزه و تأمین نیازهای اساسی مردم این منطقه را در اولویت اقدامات خود قرار دهند.

ادامه مطلب

اعضای هیأت اجرایی حزب ندای ایرانیان انتخاب شدند

در جلسه اخیر شورای مرکزی حزب، به پیشنهاد دبیرکل و تصویب شورای مرکزی اعضای هیأت اجرایی حزب انتخاب شدند. بر این اساس مرضیه امیری به عنوان رئیس کمیته تشکیلات حزب، مالک شهبازی به عنوان رئیس کمیته استان‌ها، محمدرضا مرادی طادی به عنوان رئیس کمیته آموزش، حسام عسگری به عنوان رئیس کمیته اطلاع رسانی و میلاد تهرانی به عنوان رئیس شاخه جوانان حزب انتخاب شدند. لازم به ذکر است پیش از این محمد کیهانی به عنوان معاون دبیرکل و رئیس هیأت اجرایی حزب انتخاب شده بود.

ادامه مطلب
شهاب‌الدین طباطبایی به عنوان دبیر کل حزب ندای ایرانیان ابقا شد

شهاب‌الدین طباطبایی به عنوان دبیر کل حزب ندای ایرانیان ابقا شد

در جریان برگزاری هشتمین کنگره حزب ندای ایرانیان در روز جمعه - ۹ آذر ماه - در سالن پیامبر اعظم (ص) وزارت ارتباطات، اعضای شورای مرکزی و هیات بازرسی و داوری حزب انتخاب شدند. ▫️ شهاب‌الدین طباطبایی و مجید فراهانی با رای اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در سمت‌های دبیرکل و رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان ابقا شدند.

ادامه مطلب